۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

اينجا همانگونه كه گورستان شوشتري و گذشتگانش شد گورستان شهركي و شهرياري و منصوري نيز خواهد بود


بقلم : برادر س ميربلوچ زهي از خاش
حكومت جمهوري اسلامي را مي توان نمونه كاملي از ر‍ژيم ديكتاتوري با اعمال كاملا متضاد دانست . اين ر‍ژيم فاسد روزي از اسلام و اخوت اسلامي دم مي زند و روزي ديگر علما را دستگير و مدارس ديني را ويران مي كند روزي كنفراس وحدت كشورهاي اسلامي برگزار مي كند و روزي ديگر سلاح هايش در دست شيعيان پاكستان و افغانستان يافت مي شود روزي رهبر جنبش مقاومت مردمي ايران عبدالمالك ريگي كه براي احقاق حقوق حققه بلوچ و اهل سنت و كل ايرانيان برخواسته را شرور و تروريست مي خواند روزي ديگر براي عبدالمالك الحوثي زيدي يمني كه با سلاح هاي ايراني دست به شورش زده دل مي سوزاند . يا شعار مي دهند مرگ بر آمريگا و انگليس بعدا معلوم مي شود در جنگ و عراق و افغانستان چه نوكري ها كه براي آمريكا و انگليس نكرده اند و براي اثبات حلقه بگوشيشان نامه فدايت شوم براي بوش و اوباما مي فرستند !
البته اين تضاد رفتاري در خود مسئولين رژيم سراسر كذب جمهوري اسلامي نيز هست نمونه اش سخنان چندي پيش آخوند عبدالهي ( دادستان ويژه روحانيت قم ) است كه آخوند هاي جوان را تهديد كرده بود دچار سياست زدگي نشوند و فقط به امورات اسلامي و فرهنگي جامعه كه وظيفه ديني روحانيان است برسند بايد از اين آخوند درباري پرسيد شما خودتان چرا از كار اصليتان دوريد ؟ چرا آن موقع كه آخوند مدرس به مجلس رفت و حرف سياسي مي زد و مي گفت ديانت مت عين سياست ما كسي حرفي نزد چرا به آخوند كاشاني و فضل الله نوري كسي كاري نداشت ؟ چرا به خميني كسي نگفت با سياست كار نداشته باش برو براي 5 ريال روضه ات را بخوان ؟ يا اصلا اگر قرار است آخوندها با سياست كاري نداشته باشند پس چرا ريس قوه قضاييه و ديوان عالي كشور و اطلاعات بايد آخوند باشد ؟ گذشته از اينها آخوندي كه چيزي از سياست نمي داند چرا بايد رهبري يك كشور را بر عهده بگيرد و تمام سياست هاي نظام را تعيين كند ؟
حالا اين حكومت دروغگو و جبار صحبت از اقتدار و توانمندي مي كند !!! جالبتر اينكه بنگاه هاي خبر پراكني رژيم ملايان چنان با آب و تاب اين وز وز مگس ها را بازگو مي كند گويا چه شده و قرار است چه بشود !
بطوريكه اخيرا يكي از سايت هاي وابسته به سپاه كه از مرگ شوشتري كه توسط دلاورمردان جنبش مقاومت مردمي ايران در عمليات استشهادي شهيد عبدالواحد محمدي (رحمه الله ) به هلاكت رسيد ناراحت است اقدام به انتشار اخبار پوچ و توخالي همچون دستگيري اعضاي جنبش در پاكستان !!( در حالي كه خود مي دانند جنش نيروهاي زيادي در داخل شهر هاي بلوچستان استقرار داده و وساير نيروها و پايگاه هاي آموزشي جنبش نيز در كوه هاي بلوچستان است ) – دستگيري رهبر جنبش !! و.. مي كند كسي نيست به اين دروغگويان بگويد شما كه توان مقابله با جنبش را نداريد و چهار پنج سال است دروغ تحويل جامعه مي دهيد خجالت نمي كشيد ؟ يك روز ريگي كشه شده ماه بعد مي گوييد زخمي شده بعدتر خبر مي دهيد اعضاي جنبش با هم درگير و عبدالمالك ريگي در كوه هاي فراري گشته ! و اخيرا هم گل سرسبد دروغهايتان همين دستگيري رهبر جنبش در كويته پاكستان است ! اگر رهبر جنبش يك ماه پيش دستگير شده منابع اطلاعاتي قوي تان چرا حالا با خبر شدند ؟ اگر واقعا چنين كاري شده چرا يك ماه پيش كاري نكرديد گذاشتيد نيروهاي isiعبدالمالك را آزاد كنند ؟ اگر اعضاي جنبش مقاومت مردمي ايران بقول شما و مقامات پاكستاني ماه ها پيش در پاكستان دستگير شده اند چرا الان تحويل داده مي شوند ؟ خودتان هم خوب مي دانيد آنهايي كه پاكستان بعنوان اعضاي جنبش جندالله به ايران تحويل داده اعضاي جنبش نبوده بلكه بلوچ هاي ناراضي از حكومت هاي ايران و پاكستانند كه حالا پاكستان جهت خوش خدمتي و در عوض آن 330 ميليون دلار باجي كه گرفت تحويل ايران داده تا هم خيال خودش راحت شود هم شما پيش افكار عمومي تان حرفي براي گفتن داشته باشيد .
در ضمن اخيرا خيلي از زابلي ها و سپاهي ها كركري خوانده اند كه سپاه مجوز بگيرد و وارد خاك پاكستان شود . كاش چنين مجوزي صادر مي شد تا جنگ رژيم ايران با بلوچ هاي ايراني براي ميليون ها بلوچ پاكستاني كه آنجا راحت نشسته اند محرز شود تا انها نيز با بلوچ هاي ساكن ايران متحدتر شوند و ارتش بلوچستان علاوه بر اينكه بلوچستان را گورستان ماموران ايراني نمايد ضمينه را براي آزادي بلوچستان فراهم كند . پس در همينجا تقاضا دارم سپاه پيگير قضيه اعزام نيروهايش به پاكستان باشد چرا كه خيلي ها آن طرف مرز منتظرشان هستند اما از آمدنشان خبري نيست فقط هر ازچند گاهي چند سرباز گمنام ( بلوچ خائن ) در قالب جماعت تبليغي غيره مي آيند و دست خالي بر مي گردند .
نكته ديگر سخنان اخير يكي از فرماندهان نظامي بود كه گفته بود : گروهك ريگي بسيار كوچكتر از يك گروهك است كل نيروهايش بيست تا سي نفرند ! تواني ندارد !! بعد هم يادآور شده بود با گروهك ريگي آمريكا انگليس موساد پاكستان و عربستان و نهايتا القاعده و طالبان همكاري مي كنند ! يعني با همين 20 تا 30 نفر اين همه كشور همكارند ! در ضمن ايشان توضيح نداده اند چطور ارتش و سپاه و نيروي انتظامي و بزرگترين قرارگاه عملياتي كشور چند سال است از عهده اين 20تا 30 نفر بر نيامده اند واقعا جاي خجالت ندارد ؟ چطور آنها صدها نفر از شما را طي اين سالها كشته اند اما شما ريغ فقط چند نفر عضو واقعي و اصلي ؟ در ثاني اگر ادعايتان مبني بر اينكه اعضاي جنبش 20 تا 30 نفرند درست باشد چطور طي اين چند سال صدها نفر را به همين برچسب كشته و ده ها نفر را از پاكستان تحويل گرفته و اعدام مي كنيد ؟
بهتر است سر عقل بياييد چرا كه دست تان براي همه رو گشته از يك همايش وحدت طوايف بلوچ مي گيريد و از سويي ديگر به فكر اختلاف افكني هستيد
سخنان اسماعيل كوثري نايب ريس كميسيون امنيت ملي مجلس كه گفته بود : سردار شوشتري در حال تسليح طوايف بلوچ بود ه تا مثل محمد بروجردي فرمانده لشكر سيدالشهدا كردستان پيشمرگ بلوچ درست كند تا همچون اول انقلاب بلوچ ها به جان هم بيافتند كسي نيست بپرسد چرا شوشتري بجاي مسلح كردن طوايف زمينه هاي تبعيض و بي عدالتي را كه ريشه اين مسايل اند از بين نبرد؟ چرا بلوچ ها را بكار فرهنگي و فعاليت اجتماعي دعوت نكرد ؟ چرا تقاضاي بودجه براي ساخت كارخانه و رفع بيكاري نكرد ؟ چرا علماي مذهبي را به اين همايش نخواستند و فقط سرداران را دعوت نمودند ؟
اما فرماندهان سپاه بدانند اينجا كردستان نيست بلوچستان است و ملتي كه در مقابل شما ايستاده برخواسته از كوير خشك و سوزان بلوچستان است اينجا همانگونه كه گورستان شوشتري و گذشتگانش شد گورستان شهركي و شهرياري و منصوري نيز خواهد بود و بزودي خبرهاي خوشي از هلاكت جنايتكاراني چون غفاري و نكونام نيز خواهد رسيد
خوشبختانه آنگونه كه انتظار مي رفت عمليات هاي جنبش وارد فاز جديدي شده و جنبش روز به روز قدرتمندتر مي گردد بطوريكه همكنون حذف جنبش براي رژيم ضعيف آخوندي كاري غير ممكن گشته و اخباري از گوشه كنار نيز از عمليات هاي آينده جنبش كه طي ماه هاي آينده اجرا خواهند شد و لرزه بر اندام دروغگويان خواهد انداخت بگوش مي رسد.

گزارشي از عمليات استشهادي پيشين سرباز از زبان يكي از جوانان منطقه


گزارشي از عمليات استشهادي پيشين سرباز از زبان يكي از جوانان منطقه

عمليات استشهادي پيشين تاثيرات عميقي بر مردم بلوچستان گذاشته است و در هر محفلي سخن از ايمان و اخلاص و شجاعت شهيد عبدالواحد محمدي بحث مي شود و در تمامي بلوچستان سخن از اين است كه شهيد قبل از عمليات تمام سعي خود را كرده است تا مردم عادي را از صحنه عمليات دور كند او بي پروايانه از مردم خواسته كه محل را ترك كنند مردم پيشين مي گويند شهيد لحظاتي قبل از عمليات تعدادي از كودكان را در محل حاضر بودند با روشي خاص از محل دور كرده است و از آنان پرسيده است كه چرا به محل آمده اند آنها مي گويند براي ديدن شوشتري و شهيد به آنها مي گويد شوشتري را بگذاريد و برويد با شترهاي خارج از محل بازي كنيد.


طبق گزارشهاي مردمي شهيد قبل از عمليات به چند تن از بلوچهاي حاضر در جلسه گفته است بروند ماشين هاي خود را در محل خوبي پارك كنند تا بچه ها بر ماشين ها خط نكشند و شهيد باز هم هنگام عمليات با صداي الله اكبر به پيشواز شوشتري رفته است و با سرعت خود را به شوشتري رسانده است و خود را منفجر كرده است و او با تكبير گفتن خواسته است مردم را از صحنه دور كند و اين عمق مردم دوستي و انسانيت شهيد را به نمايش مي گذارد كه حتي انجام عمليات را به خاطر حفظ مردم به خطر مي اندازد اما قدرت خداوند او را همراهي مي كرده است و او با موفقيت عمليات را به اجرا مي گذارد.


يكي از اهالي منطقه كه نماز فجر را در مسجد خوانده است در مورد عمليات چنين گزارش مي دهد:


صبح زود به مسجد رفته بودم كه يك فرد ناشناس را در مسجد ديدم كه با پرودرگار راز و نياز مي كند و چنان دعا و نيايش مي كند كه گويا از پروردگار چيزي مي خواهد.او لباس سفيد و زيبا بر تن داشت كه بر جذابيت چهره نوراني اش افزوده بود و چنين مي نمود كه گويا آماده عروسي است كه همه اين اوصاف من را شگفت زده كرده بود و در ذهنم هر فكر وچود داشت جز اينكه وي ساعاتي بعد مي خواهد خود را در ميان متجاوزان ستمگر گجر منفجر كند زيرا كه آثار چنين كاري هرگز در وي ديده نمي شد و آرامش و اطمينان كامل در چهره اش مشهود بود و او فقط التماس و زاري مي كرد و چيزي مي طلبيد و بعد دانستم كه او از پرودرگارش موفقيت در كارش را خواسته است و نصرت و مدد الهي تا آخرين لحظات او را همراهي كرد و او با موفقيت بزرگترين عمليات استشهادي در تاريخ بلوچستان را به اجرا گذاشت و سران ستمگر نظام حاكم را به درك واصل نمود.

پس از نماز من در مسجد ماندم و به او نگاه مي كردم كه باز دعا را شروع كرد و با پروردگارش به راز و نياز پرداخت و تا يك ساعت اين دعا ادامه داشت و بالاخره بعد از يك ساعت به دعا خاتمه داد و دو ركعت نماز خواند و گويا از دعايش اطمينان حاصل كرده بود و با آرامش جايگاهش را ترك كرد و از مسجد خارج شد من هم با سرعت به طرفش رفتم و از او پرسيدم كه كي است و چه مشكلي دارد كه او بدون اينكه چيزي بگويد با سخني ديگر من را از سوالم دور كرد و با من خداحافظي كرد و رفت من در آن لحظات در چهره او ايمان و صداقت و راستي ديدم و او حتي نخواست به من دروغ بگويد بلكه با روشي خاص موضوع را تغيير داد او به من گفت كه شنيدم امروز اينجا جلسه اي است و افراد بزرگي اينجا مي آيند كه من گفتم بله و او گفت نبايد مردم در چنين جلساتي شركت كنند زيرا علماي اهلسنت شركت در اين جلسات را تحريم كرده اند او با اين سخن مي خواست من را از شركت در جلسه بازدارد و من هم به جلسه نرفتم.

من كه به جلسه نرفتم كه بقيه چيزها را ببينم و شاهد استشهاد آن مرد بزرگ باشم اما مردمان حاضر در جلسه مي گويند او تا آخرين لحظات تلاش مي كرد مردم را از صحنه دور كند و به جز بسيجيها ديگر افراد را توانست از جلسه دور كند.


پايان گزارش


رژيم با دروغهاي شاخدار مي خواهد شهادت اين مردم صادق و راستگو را كه تا آخرين لحظات به فكر مردم است و دامن صداقت و راستي را از دست نمي دهد بد جلوه دهد در حالي كه راست با دروغ محو نمي شود و نمي توان با دروغ جلوي تاثير راستي و صداقت را گرفت.

تفتان بلوچ

۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

اطلاعيه جديد جنبش مقاومت پيرامون دستگيري علماي اهلسنت


به نام خدا

بدينوسيله جنبش مقاومت جندالله دستگيري و بازداشت و احضار علماي اهلسنت را به بيدادگاهها توسط رژيم ولايت فقيه به شدت محكوم نموده و ضمن هشدار به رژيم از سازمان هاي بين المللي و حقوق بشري مي خواهد كه اقدامات موهن و ضد انساني رژيم ولايت فقيه را محكوم نمايند.

رژيم ولايت فقيه بداند كه با اين اقدامات ضد بشري آتش جنگ را شعله ورتر نموده و مردم را به سوي رويارويي كامل سوق خواهد داد و آنگاه همه در آتش خشم مردم مظلوم و ستمديده بلوچستان خواهند سوخت.

جنبش براي باري ديگر به رژيم هشدار مي دهد كه از خشونت دست برداشته جنگ و كشتار و اعدام و بازداشت و شكنجه را در بلوچستان متوقف نمايد در غير اين صورت منتظر حملات بسيار شديدتر از عمليات پيشين سرباز باشد و فرزندان ايمان و شجاعت آماده فدا كردن جان خود در راه دفاع از مردم و دين و علماي خود هستند.


جنبش مقاومت مردمي ايران (جندالله)

موج تازه بازداشت ها در بلوچستان آغاز شد



چندیست افراطیون مسئول در بلوچستان به بهانه های مختلف فشارها و محدودیتهارا در بلوچستان به شکل بی سابقه ای تشدید کرده اند، فضای ملتهب بلوچستان همچنان استمرار داشته که مسائلی مانند قتل، اعدام ، دستگیری و اهانت به بلوچها مطرح میشود.اخیرا این طیف افراط گرا جامعه روحانیت در بلوچستان را هدف قرار داده است، جمهوری اسلامی در جدیدترین اقدام با فراخواندن علمای برجسته بلوچستان به دادگاه ویژه روحانیت که مقر آن در مشهد است تعدادی از علما را بازداشت کرده است.

عمده ترین اتهامات وارد شده به دستگیر شدگان و احضار شدگان همکاری و کمک به اتباع خارجی(افغانستانی—تاجیکستانی) ذکر شده است، که به گفته آنها علمای اهل سنت با آموزش مسائل و احکام اسلامی به طلاب خارجی سعی در به خطر انداختن امنیت ملی جمهوری اسلامی دارند.

اینکه چگونه آموزش احکام اسلامی میتواند خطری برای حکومتی باشد که خود را جمهوری اسلامی میناند، جای بسی تعجب است.مولوی عبدالحمید در انتقادی تند از جمهوری اسلامی خواهان توقف فشارها بر اهل سنت شده بود، او در سخنرانی جمعه گذشته خود در جمع نمازگزاران زاهدانی گفته بود که از مرگ هیچ هراسی ندارد، و دفاع از مذهب را از ناموس هم با اهمیت تر میداند.

او همچنین عوامل جمهوری اسلامی را که در بلوچستان بر راس قدرت هستند عامل این فشارها و سرکوبها معرفی کرده بود چراکه آنها با مخابره اخبار نادرست و غیر واقعی، ضمن سرپوش گذاشتن بر مشکلات فراوان مردم سعی بر ایجاد مشکلات تازه برای بلوچها دارند.

بلوچه گپ

پخش برنامه‌های دکتر ملازاده از تلویزون پیام افغان


برنامه‌های دکتر ملازاده از تلویزون پیام افغان، از روز دوشنبه گذشته برابر با ۹ نوامبر شروع شده و همه روزه از ساعت ۸ تا ۱۰ صبح بوقت لس آنجلس و ۸ تا ۱۰ شب بوقت تهران جریان دارد، و البته روزهای شنبه برنامه نیم ساعت زودتر شروع خواهد شد.فرکانس کانال پیام افغان۳/۴ ۲۷۵۰۰ H ۱۰۹۷۱ برای مشاهده برنامه‌های ایشان در انترنت در اوقات ذكر شده، روی این لینک فشار دهید:
http://www.payameafghantv.com

آدرس جدید خبرگزاری بلوچ نیوز - بلوچنا



خبرگزاری بلوچ نیوز که جدیدترین رخدادهای سرزمین بلوچستان و اخبار عملیاتهای مبارزین را به استحضار ملت مظلوم بلوچ میرساند ، رژیم طاقت دیدن چنین خبرگزاری که ظلم و ستمی که بر علیه ملت بلوچ میکنن فاش میکند نداشتنه و جلادانه این خبرگزاری مردمی را توسط مزدورانش فیلتر کرد. رژیم میخواهد با این اقدام خود جوانان ملت بلوچ را از اطلاع رسانی دور بدارد و با دسیسه های خود مردم بلوچستان را از ادامه مبارزه باز دارد ، اما دشمنان بلوچ و اهلسنت بدانند که با چنین ترفندهای زبونی هرگز ما را به عقب نخواهند برد بلکه این گونه برخوردها نشان می دهد که عملکرد ما در اطلاع رسانی موفق بوده است و رژیم با تمام امکاناتش در برابر ما جوانان بلوچستان که هیچ وسیله به جز انترنت نداریم شکست خورده است و دروغپراکنیهای رژیم با رسوائی مواجه شده است لذا عزممان برای مبارزه و ادامه راه چند برابر شده است.
http://www.bbalochna.blogspot.com/


از کلیه دوستان ویب دار و همچنین از جوانان سرزمین بلوچستان تقاضا داریم که در پخش کردن آدرس جدید خبرگزاری بلوچ نیوز ما را یاری دهند.
با سپاس: مدیریت خبرگزاری بلوچ نیوز

۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

پيام رهبر جنبش مقاومت در پاسخ به سازمان ملل و شوراي امنيت و گروههاي حقوق بشري


پيام رهبر جنبش مقاومت در پاسخ به سازمان ملل و شوراي امنيت و گروههاي حقوق بشري


به نام خدا

اخيرا و پس از عمليات استشهادي پيشين (سرباز )سازمانهاي بين المللي و حقوق بشري از جنبش خواستند كه دست از خشونت برداشته و به فعاليت هاي مسالمت آميز روي آورد كه بنده به عنوان رهبر مقاومت مسلحانه در بلوچستان با احترام به سازمانهاي بين الملي و حقوق بشري اعلام مي دارم كه با شرايط زير حاضر هستم اسلحه را كنار بگذارم و مبارزان را دعوت به مبارزه مدني نمايم :

1 : توقف خشونت سيستماتيك دولتي در بلوچستان

2 : آزادي بي قيد و شرط تمامي زندانيان سياسي بلوچ و اهلسنت

3 : توقف اعدام هاي فله اي و مخفيانه در زندانهاي بلوچستان

4 : توقف اهانتهاي مكرر به اعتقادات و مقدسات اهلسنت و فرهنگ ملت بلوچ

5 :برچيدن تمامي پايگاههاي نظامي سپاه پاسداران از بلوچستان

6 : اجازه تشكيل احزاب سياسي و فعاليت مدني در بلوچستان


اگر رژيم حاضر به پذيرفتن امور فوق باشد و شرايط آن را فراهم آورد بالقطع مقاومت مسلحانه در بلوچستان متوقف خواهد شد و اگر اين شرايط محقق نگردد مقاومت مسلحانه امكان توقف ندارد و با شدت بيشتري از پيش به راهش ادامه خواهد داد لذا بهتر است سازمانهاي بين المللي و حقوق بشري جنايات رژيم ايران را محكوم نموده و رژيم را وادار به پذيرفتن حقوق ملت بلوچ نمايند و تنها محكوم كردن مقاومت راه به جايي نبرده و نمي تواند به خشونت پايان دهد و اين خشونت از سوي ملت بلوچ و مبارزان آغاز نشده است بلكه از سوي رژيم تهران بر ملت بلوچ و مبارزات تحميل شده است و تنها راه حلش پايان يافتن خشونت از سوي رژيم ايران است.

بنده از سازمانهاي بين المللي جامعه جهاني و كشورهاي منطقه مصرانه مي خواهم در موضوع بلوچستان و كشتار مردم ستمديده بلوچ و جنايات رژيم عليه جامعه اهلسنت و ملت بلوچ پادرمياني كرده و از راههاي ديپلماتيك رژيم تهران را وادار به پذيرفتن حقوق مردم بلوچ و جامعه اهلسنت ايران نمايند.


عبدالمالك ريگي


رهبر جنبش مقاومت مردمي ايران (جندالله)

مقاومت مسلحانه حق طبیعی خلق بلوچ است

مقاومت مسلحانه حق طبیعی خلق بلوچ است؛وتحت هیچ منطقی قابل محکوم کردن نیستمحکوم کردن جنبش مقاومت مردمی درسیستان وبلوچستان،به استقراردموکراسی درایران آسیب می رساند
پُرتوان باد مقاومت ومبارزه مسلحانه ی خلقهای ایران
کانون فرهنگی- سیاسی ایرانیان درآمریکا

سازمان ملل متحد و توصیه به آدمکشی در ایران!

اکبر تک دهقان
24 مهر1388- 21 اکتبر2009
شورای امنیت سازمان ملل متحد*1، در نشست روز سه شنبه 28 مهر- 20 اکتبر، موضوع عملیات مسلحانه بزرگ در شهر پیشین، در استان سیستان و بلوچستان را، به بحث گذارد.
بنابه گزارشات موجود، درخواست تشکیل این اجلاس، از سوی نماینده رژیم اسلامی صورت گرفته است. پیش از این، بلافاصله دولت آمریکا عملیات فوق را بشدت محکوم کرده، دولت روسیه نیز، " آماده گی" خود برای مقابله با " تروریسم" ادعایی در این رابطه را، اعلام نموده، به یاری حکومت جنایتکار اسلامی شتافته بودند. از این رو، نقش مهم آمریکا و روسیه، بعنوان دو عضو ثابت این شورا، در فراخواندن نشست روز 28 مهر، نباید نادیده گرفته شود.
اطلاعیه منتشره شورای امنیت این سازمان در روز سه شنبه، در تاریخ این سازمان، یک تبهکاری و افتضاح بی سابقه است. این ارگان ظاهراً مدافع حکومت قانون و نظامات دموکراتیک، در اطلاعیه خود، " بر مجازات عاملان، حامیان و سازماندهنده گان این .... ، تأکید کردند" ( منبع: رادیو فردا).
در منبع دیگری ( دویچه وله)، حتی این شورای لعنتی، " به تهران اطمینان داد که برای شناسایی و دستگیری مسئولان این حادثه با جمهوری اسلامی همکاری خواهد کرد". در ادامه بیانیه، امضاء کننده گان آن، دست به یک تعارف بی ارزش و بی پشتوانه زده، ادعایی دوپهلو و بدون هیچ ضمانت اجرایی را طرح میکنند:
" شورای امنیت تاکید کرد که مبارزه علیه تروریسم باید در همخوانی با قوانین بین‌المللی و حقوق‌بشر انجام پذیرد." اینکه رژیمی که فعالیت اصلی آن طی 30 سال گذشته، جز جنایت و ترور، چیز دیگری نبوده است، آیا به این توصیه عمل نموده، و یا شیوه تیرباران و بدارآویختن عناصر توصیه شده از سوی شورای امنیت را چگونه " در همخوانی با قوانین بین المللی وحقوق بشر"، انجام خواهد داد، امری است بر همگان آشکار. اعدام 5 زندانی عادی در زندان اوین، تنها یک روز بعد از توصیه شورای امنیت- که حتی نام، مشخصات و جرم 4 نفر از آنها اصلاً اعلام نشده است- شاهدی بر رسیدن پیام شورای امنیت سازمان ملل متحد، به دژخیمان منتظر در کنار چوبه های دار در زندان اوین است.*2 اقدام شورای امنیت سازمان ملل دراین رابطه، اقدامی یکسره جانبدارانه و به نفع رژیمی است، که از سر تا پای آن، خون و کثافت می بارد.
این موضع گیری، بویژه در آنجا بشدت ارتجاعی و جنایتکارانه است، که به رژیم اسلامی حق میدهد، دست به ترور و بازداشت و شکنجه زده، مردم بیگناه و معترض را به جوخه اعدام سپرده، و بربرمنشی خود را با مصوبه شورای امنیت نیز، توجیه کند. آیا 15 عضو شورای امنیت، نظام قضایی فاشیستی حاکم بر ایران را تأیید میکنند؟
آنجا که ارزش جان انسان در قرن بیست و یکم، با شتر و گوسفند سنجیده شده، قتل و اعدام، پایه اساسی موجودیت این قوانین را میسازد!؟ آیا اعضای این شورا، اطلاعی از قانون قصاص این رژیم جانی دارند، که با توسل به آن، دهها هزار زندانی سیاسی را به دلیل مبارزه سیاسی، غیرمذهبی و یا دارای مذهب متفاوتی بودن، تغییر مذهب، و حتی نخواندن نماز، به دار آویخته است؟ چگونه یک ارگان بین المللی در این سطح، بخود حق میدهد، اقدامات جنایتکارانه این دستگاه قضایی فاشیستی و تماماًضد بشری را در قتل و جنایت روزمره ، تحت عنوان " مبارزه با تروریسم" تأیید نماید؟
*3 دولتهای عضو این شورا، به ویژه آمریکا، روسیه و چین، بحرانهای داخلی و بین المللی و بده بستانهای خود را، به این شیوه بدوی و به هزینه مردم ستمدیده ایران، رفع و رجوع میکنند. اینکه از مذاکرات کذایی این دولتها با نماینده گان حکومت اسلامی در ژنو، حقیقتاً آبی برای آنها گرم شده، و دنیا به کامشان خواهد شد، هنوز هیچ سند قابل اتکایی در کار نیست. از این گذشته، اینکه آیا رژیم اسلامی، این بنیانگذار و گرداننده تروریسم بین المللی طی 30 سال اخیر، و صاحب تجربه، تکنولوژی، بودجه و عناصر تعلیم یافته، به نتایج توافقات احتمالی در ژنو عمل خواهد نمود و یا خیر، هنوز دفتری ناگشوده است. حکومت اسلامی در ایران، برای ادامه حیات خود، به کشتار و ارعاب، نقض بدیهی ترین حقوق مردم، و به ارتکاب توحش علنی نیاز دارد؛ سران و مأمورین این رژیم حتی برای ارضاء نیازهای روحی ضدانسانی خود، یعنی لذت بردن از قتل انسان و لذت دادن به نیروی اجتماعی خود از این طریق، به ارتکاب جنایت و بربرمنشی وابسته هستند. دلیل پناه بردن این دارودسته پلید به تولید سلاح هسته ای و " مدیریت" تروریسم در جهان، ناشی از طبیعت ضدمردمی همین سیاست داخلی آن است.
وقتی رژیم در داخل جز جنایت کاری نکند، بازتاب این سیاست در مقیاس بین المللی هم، جز تبهکاری و آدمکشی، چیز دیگری نخواهد بود. اقدام شورای امنیت سازمان ملل متحد در گذراندن مصوبه ای آشکارا به نفع رژیم اسلامی، دادن چراغ سبز به ماشین آدمکشی آن است، که اعضاء این ارگان بین المللی باید در روزها، هفته ها و ماههای آتی، نتایج آن را با چشمان خود ببینند.
آرشیو pouyane50@yahoo.de
در فیس بوک

گسترش برق آسای شيعيزم درمنطقه....

گسترش برق آسای شيعيزم درمنطقه....
مذهب شيعه پس ازصفويه درايران، مجدداً با انقلاب سال ۱۹۷۹، حاکميت را دراختيارگرفت. اينبار، درشرايطی نوين وامکاناتی مدرن وبودجه ای کلان ازفروش نفت. دردوره حاکميت صفويان برايران، با رجوع به تاريخ، ازسرکشته سنی ها ديوارها ومناره ها برپا کردند ومردم را به زور وادارکردند تا شيعه شوند.خمينی سردمدار جمهوری اسلامی ايران، پروژه ۵۰ ساله ای را جهت شيعه ساختن تمامی ساکنان منطقه، تدوين وآغازکرد. آخوندهای حاکم برايران، تا کنون پيشرفتهای زيادی درگسترش شيعه داشته اند. آرامش را ازسنی های ساکن ايران ربوده وهيچ حقوقی فانونی برای آنها قائل نيستند وباشدت کشتارميشوند. عراق را درتصرف خود دارند. درلبنان، فلسطين، افغانستان، پاکستان، آسيای ميانه، کشورهای عرب حوزه خليج حاظروناظرهستند وبا کمکهای مالی وتسليحاتی به عوامل خويش دراين مناطق، توانائی برهم زدن ثبات وامنيت وايجاد آشوب وبلوا را دارند.

شعاربرائت ازمشرکين، به منظورتصرف و کنترل کامل خانه کعبه، براساس چنين ديدگاهی مطرح شد. آخوندهای شيعه حاکم برايران، سنی ها را مسلمان نميدانند وبا آنان همانند مشرک برخورد ميکنند. آنها گاهاً شعاروحدت شيعه وسنی را نيزبه ميان ميکشند، تا با خام کردن ظاهری برخی ازسنی ها، درخفا به پيشبرد اهداف خود بپردازند. حجاج شيعه ايرانی، دوره مراسم حج درعربستان سعودی را غنيمت شمرده وبا پشتوانه مادی ومعنوی دولت ايران، به تبليغ وترويج اهداف ومقاصد آخوندهای حاکم ميپردازند. هدف نهائی اينست که شيعيان عربستان سعودی که مسلمان واقعی هستند، حاکميت را درآن کشوربدست گيرند وخانه خدا را ازشرمشرکين که همان سنی ها ميباشند، نجات دهند.

۳۰ سال ازکارکردن برپروژه شيعه سازی منطقه سپری شده است. کارهای تدارکاتی زيادی انجام شده. فرماندهان نظامی مقررگشته وهمگان درانتظار دريافت دستورآتش ازتهران بسرميبرند. بحرين، يمن، سعودی و... ودرچنين شرائطی است که شيعيان گوش به فرمان ولايت فقيه ايران دريمن، حمله آزمائشی را به دولت آن کشور و پادشاهی عربستان سعودی آغاز کردند تا نتيجه کاررا بررسی کرده واقدامات بعدی را با درنظرگرفتن اين تجربه تنظيم کنند.
وعربها بايد بدانند که اين آغازکاراست.

کشورهای عربی تا بحال درغفلت بسربرده اند واکنون که صدای گلوله مسلسلهای ايرانی را بيخ گوش خود ميشنوند، ازخواب برخاسته وبه فکرچاره جوئی افتاده اند. ايران دست بردارنيست ولجاجت بيش ازحدش دردستيابی به سلاح اتمی ازهمين زاويه اهميت پيدا ميکند، تا پشتوانه ای مستحکم برای پيشبرد اهداف متجاوزانه خويش درمنطقه داشته باشد. ترس ووحشت عربها ازمسائل سياسی واحتياط بيش ازحدی که دراين راستا نشان ميدهند، به ايرانيها جراَت بيشتری داده تا راحت تربه اهداف خويش دست يابند.

وجود ايرانی مقتدرومجهزبه بمب اتم، به نفع هيچ کشوروملتی درمنطقه نيست وآخوندها درپروسه حاکميت ۳۰ ساله خود ثابت کرده اند که خواهان همزيستی مسالمت آميزبا همسايگان خويش وحتی کشورهای دورترنيستند. آنها فتنه گرند وخواهان صدورمذهب تشيع به هرشيوه ممکن. کشورهای عربی منطقه چاره ديگری بجزاتحاد با همديگروهمکاری گسترده با سايرنيروهائی که برعليه اين رژيم سلطه جو مبارزه ميکنند، ندارند. دربلوچستان جنگی تمام عياربرعليه مردم بلوچ جريان دارد. کردها، عربها و... نيزبا رژيم تهران درجنگ هستند وجهت دريافت حقوق ملی وانسانی خود مبارزه می کنند. تمام گزينه ها را بايد برعليه اين رژيم تبه کاروضد انسانی به کاربرد وآنرا ازتاج وتخت به زيرانداخت.


کريم بلوچ
۹ نوامبر ۲۰۰۹

آیا فرقی بین مقاومت مسلحانه ومبارزه مسلحانه هست؟

سازمان ملل متحد،حزب توده،باندِ فرخ نگهدار- علی کشتگرسازمان"راه کارگر"،جمهوری خواهان،سلطنت طلبان،سایت روشنگری(وابسته به سازمان"راه کارگر")جمشیدامیری سخنگوی جبهه متحد بلوچستان؛این نیروهای شبه روشنفکرو کم مایه، در بیانیه های جداگانه،مقاومت مسلحانه دربلوچستان را محکوم کردند
آیا فرقی بین مقاومت مسلحانه ومبارزه مسلحانه هست؟
این سوالی است که همه ما با آن درگیرهستیم وبه گمان من جواب درستی برای آننیافته ایم.
ما بلوچ ها اعتقاد به مبارزه مسالمت آمیزبرای رسیدن به حقوق خود داریم و تا حد امکان ازاصول آن نیز پیروی کرده ایم ومی کنیم. زیرا پیروی ازاصول مبارزهمسالمت آمیزمنطقی ترین راه حصول حقوق سیاسی- اجتماعی استمسلمانان بوسني و ھرزگووين در سالھاى ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳ نيز از اين اصل پيروى کردند٬ و به مدت ۳ سال قربانى سربھاى ناسيوناليست شدند٬ تا جايى که نزديک به دويست ھزار نفر از مردم بوسنى بدست جلادان ناسيوناليست سرب قتل عام شدند و اتحاديه اروپا و امريکا به تحريم تسليحاتى مردم بوسنى ادامه داد٬ وقتى که اتحاديه اروپا و امريکا دست از تحريم تسليحاتى مردم بوسنى برداشت ديگر خيلى براى قربانيان اين جنگ جھنمى دير شده بود ولى مردم بوسنى با امکانات تسليحاتى اندکى که داشتند توانستند جلوى قتل عام صدھا ھزار انسان ديگر را بگيرند. مسلمانان بوسنى به مبارزه مسلحانه روى نياورده بودند که يک ديکتاتور را براندازند بلکه از جان خود دفاع ميکردند و کسى نميتوانست آنھا را تروريست بخواند چونکه مبارزه مسلحانه نميکردند بلکه مسلحانه از مردم خود در مقابل ھجوم و حمله ناسيوناليستھاى سرب دفاع ميکردند.
بنابر اين براى جھان و سازمان ملل متحد منطقى بود که حق دفاع مسلحانه مردم بوسنى را به رسميت بشناسند.ما بلوچھا در ايران سرنوشت مشابھى با مسلمانان بوسنى داريم٬ ما به ايران حمله نميکينيم و نکرده ايم بلکه تشيع٬ امامت و امت به مردم بلوچ يورش آورده است که بنياد بلوچ و مذھب سنى را در بلوچستان از بيخ بکند.ما مردمى صلح طلب٬ قانع به آنچه که درايم و دور از دغدغه ھاى سياسى ھستيم٬ اين رژيم ملايان امام زمان است که به خانه و مسجد ما ھجوم آورده است٬ اين سربازان گمنام امامت و امام زمان ھستند که جوانان بلوچ مارا به جوخه اعدام و چوبه دار ميفرستند
.اين شياطين ولى فقيه ھستند که کودکان بلوچ را به رگبار مسلسل مي بندند٬ اين مأموران ولي فقيھ ھستند که کشتن بلوچھا را مصلحت نظام ميدانند. ھر انسانى حق دارد از خانه خود٬ زندگى خود٬ از خانواده خود٬ از سرزمين خود دفاع کند٬ چه اين دفاع مسلحانه باشد يا مسالمت آميز. قانونھاى جنايى غربى اعم از آمريکا و اروپا به شھروندان خودشان حق دفاع مسلحانه را ميدھند٬ به عنوان مٽال در آمريکا اگر به منزک کسى تجاوز شود٬ صاحب خانه حق دارد که مھاجم را به رگبار ببندد و محاکمه نيز نشود.براى دفاع از حقوق شھروندان است که در آمريکا شھروندان اجازه حمل سلاح دارند.
اين نوع دفاع٬ مبارزه مسلحانه ارزيابى نميشود. آمريکا و اروپا به خود اجازه ميدھند که تروريستھا را در ھر کجاى دنيا که باشند نابود کنند٬ چرا؟
براى اينکه از کشور خود٬ شھروند خود و از خانواده خود دفاع کنند. پس چرا بلوچ اجازه دفاع از سرزمين٬ شھروند و خانواده خود را نداشته باشد.ما بلوچھا به ايران حمله نکرده ايم٬ ما ھيچ بخشى از خاک ايران را اشغال نکرده ايم بلکه رژيم ولايت سفيه است که به ما حمله ور شده وقانونھاى جھل و عصر حجر را بر ما تحميل ميکند و ھيح راھى براى اعتراض مسالمت آميز و مذاکره براى ما نگذاشته است٬ ھمه راھھاى گفتگو را بسته است٬ بنابر اين تنھا راه گفتگو با اين رژيم جھل وجنايت٬ مقاومت مسلحانه است٬ به فعاليتھاى بلوچھا در اعتراض به ستمھاى ملى٬ مذھبى٬ فرھنگى٬ اجتماعى و سياسى مبارزه مسلحانه گفته نميشود بلکه مقاومت مسلحانه گفته ميشود٬ چونکه اين رژيم سفاک فقط به مقاومت مسلحانه جواب ميدھد.
تا امروز تنھا راه گفتگو با سردمداران رژيم ولايت سفيه مقاومت مسلحانه است. دولت جمھورى اسلامى حتى اجازه فعاليت خيريه و امدادى به بلوچھا براى کمک رساندن به افراد آسيب ديده طوفان گونو را در بلوچستان نداد٬ که تصور چنين رفتارى براى ھر انساى که از ھر مسلک و مرامى باشد امکان بذير نيست.
چرا به سازمانھاى امدادى و خيريه بلوچ اجازه فعاليت کمک رسانى نميدھد؟مقاومت مسلحانه بلوچھا تحت ھيچ منطقى قابل محکوم کردن نيست٬ تا زمانى که مقاومت مسلحانه بلوچھا شکل تھاجمى بر عليه دولت ايران نگيرد به اين معنى که بلوچھا وارد نبرد مسلحانه براى تسخير شھرھاى ايران فارس نشين ايران نشوند٬ مقاومت مسلحانه بلوچھاطبيعت تدافعى خواھد داشت و ھيح دولت و سازمانى آنھا را مقصر براى دفاع از خود نخواھند دانست. و بلوچھا امکانات حمله تھاجمى بهشھرھاى ايران نيز ندارند.اين بايد دليل ما بلوچھا باشد که جنگ ما با جمھورى اسلامى مقاومت بر عليه ستم ملى٬ مذھبى٬ سياسى٬ اقتصادى و اجتماعى است و يکمقاومت دفاعى است و نه تھاجمى٬ و مقاومت مسلحانه حق طبيعى ماست.

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

پيش بسوی تشکيل حکومتهای ملی

تاريخ پرفاجعه هشتاد ويک ساله ايران بيانگرآزمايشی است سياسی و ضدبشری که به قيمت جان و زندگی ميليونها انسان تمام شده است. تمرکز قدرت در تهران و بدست فاشيستهای زرپرست و تنگ نظرفارس دهها ميليون بلوچ، کرد، ترکمن، لــُر، ترک و عرب را از زندگی عادی محروم کرده است. حکام شونيست و برتری طلب فارس از پيشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم غير فارس آگاهانه جلوگيری کرده اند تا هر چه زودتر آنها را آسيميله کرده و در فرهنگ عجيب وغريب فارس حل کنند.


حاکميت فاشيستی و نامشروع آخوندی با بکارگيری منابر و مساجد، سپاه مافيايی و اطلاعات، زر و تزوير، شکنجه گاه و زندان، قتل و غارت خود را جاهلانه حکومتی ابدی قلمداد کرده است.


خوشبختانه و به همت و اراده راسخ ميليونها انسان آگاه و بپاخاسته "ابديت" اين حکومت کوتاه مدت خواهد بود و الحمدالله از " امام زمان" دروغين هم تا ابد خبری نيست.



نويسندگان و تحليلگران شونيست فارس چه دولتی و چه غير دولتی، چه مذهبی و چه لائيک به شرايط بحرانی و فاجعه بار کنونی در ايران و ماهيت حاکميت آخوندها در دهها مقاله و تحليلهای طلبکارانه پرداخته اند تا زمينه را برای ادامه تسلط شونيسم ضد بشری فارس فراهم کنند. اگر چه برخی از اين دسته خود را در صف اپوزيسيون می دانند اما همسويی شان با سياست های تنگ نظرانه و قرون وسطايی آخوندها آشکار است. در ضديت با مليتها از فاشيستهای حاکم نيز سبقت می گيرند. در اين مورد کافی است به تئوری بافی های برخی از فسيلهای سياسی خارجه نشين بخصوص سلطنت طلبان و آخوندهای توده ای ـ اکثريتی، در مورد بلوچستان دروبسايت هايشان توجه کنيد.


اگرچه برخی از اين آقايان بيش از يکربع قرن است که در جوامع آزاد اروپا و امريکا زندگی می کنند اما باز هم تئوريهای کهنه و برتری طلبانه ای را که در ايران داشتند، نشخوار می کنند.
هنوزهم دير نيست و اين تئوريسين ها می توانند به خود اندکی زحمت دهند و بيانيه حقوق بشر را برای يک بار هم که شده بخوانند و احترام به خويش و ديگران را بياموزند.




اين باصطلاح تحليلگران وقاحت را بدانجا کشانده اند که با ناديده گرفتن سرکوب و کشتار بيرحمانه مردم بلوچ و بی توجهی به تبعيض های آشکار در بلوچستان و بدون شناخت ازمردم بلوچ و مبارزات آزاديخواهانه و ملی بلوچستان، ميليونها بلوچ راعوامل بيگانگان و مبارزان ملی ما را "تروريست" می دانند و خواهان سرکوب بيشتر مردم بيگناه مان هستند.


اين نمونه ای از پديده شوم فاشيسم فارس است که مخالف ابتدايی ترين حقوق بشری است.


تسلط مطلق اين پديده افراطی بر دستگاه فاسد دولتی ايران که محکوم به فناست ، حق حيات و زندگی عادی را از ما بلوچها سلب کرده است. اعدامهای خودسرانه صرفا بخاطر بلوچ و سنی بودن، ترورهای روزانه، قطع دست و پاهای فعالين ملی و سياسی، تحقير و تمسخر ميليونها بلوچ، تبعيض های آشکار، کشتار جنون آميز پير و جوان، همه کاره بودن اطلاعات و سپاه مافيايی، سرمايه گذاری کلان در احياء سيستم از بين رفته قبيله ای و سرداری، پخش اسلحه دولتی بين باندهای تبه کار زابلی، فارس تازی اوباشان زابلی در سرزمين اجدادی مان بلوچستان و جنايات نامحدود شان بلوچستان را به شکنجه گاه زندان بزرگ ايران بدل کرده است.



گروهی از شونيستهای بی قدرت که رؤيای بقدرت رسيدن را دارند، با بيتابی گلايه می کنند که چرا مردم غير فارس در "جنبش سبز" شرکت نمی کنند تا با سرنگونی حاکميت آخوندی باز زمينه روی کار آمدن گروهی ديگر از شونيستها فراهم شود.



به اين آقايان بايد صراحتا گفت که خيلی زبل تشريف دارند. اگرتا بحال به خود نيامده و درک نکرده اند، توجه داشته باشند که مشکلات ملل غير فارس با رفتن احمدی نژاد فالانژ و روی کار آمدن موسوی يا کروبی حل نخواهند شد. اساسی ترين مشکل از مجموعه مشکلات پيچيده در ايران، تمرکز قدرت در تهران و حاکميت مطلق فاشيسم مذهبی فارس است.



به ملل و افراد غيرفارس احترام قائل نمی شوند وحتی سران حکومتی آشکارا به تحقير و تمسخر مردم غير فارس می پردازند. حکام خودکامه و فاقد صلاحيت با غريزه های ابتدايی برتری طلبانه و زياده خواهانه زندگی ميليونها انسان را فدای منافع فارسها می کنند.


شونيستهای فارس و فاشيستهای افراطی با نقابهای مختلف باز هم سعی در فريبکاری دارند. به همين دليل است که در مسير مبارزه با رژيم لازم است تا به فکر آينده يعنی بعد از اين حاکميت قرون وسطايی نيز باشيم.


ديگر نبايد به فاشيستهای افراطی تنگ نظر فارس مجال داده شود تا پروسه آسيميلاسيون را که ازآخوندها به ارث می برند ، ادامه دهند. به آنها نبايد اجازه داد تا به خاطرمنافع فاشيستهای پايتخت نشين ميليونها انسان غير فارس را باز هم قربانی کنند.



استفاده از تجارب تاريخی برای استقرار دمکراسی و احقاق حقوق مليتها جنبه حياتی دارد. با مشارکت و تصميم هر ملتی و اقدامات عملی مؤثر هرگز فرصت آن به فاشيستهای فارس داده نشود تا باز هم بعد از جمهوری اسلامی با همکاری قدرتهای خارجی، قدرت سياسی را در تهران متمرکز کنند.



نمايندگان آينده فارس بايد به وجود و حقوق ملل همسايه يعنی بلوچ، کرد، عرب، ترکمن و ترک آذری احترام بگذارند. در غير اينصورت در يزد ، اصفهان ، شيراز و بخشهايی از تهران منزوی خواهند شد.
مردم فارس بايد دريابند و بفهمند که مليتهای همسايه به آقا بالا سر و قيم نياز ندارند. آنچه نياز است در وهله اول خروج فوری نمايندگان سياسی تهران و اشغالگران سرکوبگر فارس ازبلوچستان و ديگر سرزمينهای اشغالی است.



مردم فارس بايد بفهمند که وجوه مشترک ما با بلوچهای کيچ و گوادر در بلوچستان شرقی به مراتب بيشتر ازوجوه مشترک ما با فارسهای نجف آباد و آباده است.


اين حق مسلم مردم در آذربايجان جنوبی است که اگر بخواهند به آذربايجان شمالی ملحق شوند و کشوری واحد را تشکيل دهند. چرا يک بسيجی شيرازی يا پاسداردارابی ازولايت فارس بلند شود با یک حزب الهی لبنانی بروند تبريز که نه ما نمی گذاريم؟


اگرمردم ترکمن صحرا نيز بخواهند با ترکمنستان شمالی متحد شوند اين مسئله و انتخاب ترکمن ها قابل احترام است وهيچ ربطی به "جيش مهدی" يا حسن نصرالله مفت خور ندارد.




جذب بيشتر و شامل کردن نيروهای جوان و فداکار در صفوف مبارزان ملی با در نظر داشتن و رعايت دقيق مسائل امنيتی چه در کردستان و بلوچستان، چه در آذربايجان و ترکمن صحرا، چه در لرستان و الاحواز مناسب ترين جواب به فاشيستهای فارس است. گسترش هشيارانه احزاب مردمی و سازمانهای ملی باعث گسترش مبارزات حق طلبانه ملی و تضمينی برای آينده آزاد است.



سايت رسمی حزب دمکرات کردستان بيانگر اخباری در مورد آموزش سياسی و نظامی نيروهای جديد حزب در کردستان است. جذب و آموزش نيروهای جوان نشانی از آينده نگری، عملکرد سنجيده ومسئولانه رهبری حزب دمکرات کردستان است.



در بلوچستان نيز خوشبختانه روز به روز تعداد بيشتری از جوانان آگاه و مسئول بلوچ به صفوف مبارزان ملی و سرمچاران می پيوندند. جوانانی که با تمام وجود تجربه کرده اند و به اين نتيجه رسيده اند که راهی جز مبارزه برای رسيدن به آرمانها و حقوق ملی مان نداريم.


اوضاع بلوچستان چنان از کنترل حکام تهران خارج است که مجبور شده اند سپاه مافيايی پاسداران را مامور امنيت اشغالگران در بلوچستان کنند. اما جنبش رو به گسترش بلوچستان موفق شده تا ضربات مهلک و بی نظيری بر پيکر پوسيده سپاه مافيايی پاسداران وارد کند.


در اثر عجز و ناتوانی سپاه مافيايی در بلوچستان است که دست به مسلح کردن زابلی های بيگانه در سطحی وسيع زده اند. البته سعی در فريب دادن برخی از بلوچهای بيگناه را هم دارند تا آنان را مسلح کرده و به جنگ با مبارزان ملی و سرمچاران بلوچستان بفرستند ، رهبری اين طرح را نورعلی شوشتری و رجبعلی محمد زاده برعهده داشتند که جفتشان به درک واصل شدند.



جنبش ملی و مردمی عرب درالاحواز نيز سازمان يافته و در حال رشد و پيشرفت است.

فرزندان زنده ياد پيشه وری در آذربايجان جنوبی در حال سازماندهی و صف آرايی ملی هستند . آرمان الحاق و اتحاد با آذربايجان شمالی در شهرتاريخی تبريز و در افکار روشن بسياری ازجوانان ترک زنده است. دانشجويان ترک به درجه ای از ايثار رسيده اند که برای دفاع ازهويت و زبان ملی خويش جان نثاری می کنند.



احزاب ملی ترکمن صحرا نيز زنده هستند و جوانان ترکمن را بسوی آينده ای آزاد سازماندهی می کنند.



متاسفانه ازسازمانها و احزاب مترقی و دمکراتيک فارس که به وجود و حقوق مليتهای دربند احترام قائل شوند،


تابحال خبری نيست.



انسجام و گسترش تشکيلاتی احزاب ملی در کردستان شرقی، بلوچستان غربی، الاحواز، ترکمن صحرا ، آذربايجان جنوبی بهترين تضمين برای استقرار آزادی و حکومتهای مردمی در منطقه است. جنبشهای سازمان يافته


ملی منطقه هم اکنون در مرحله ای سرنوشت سازهستند، مرحله ای که به يقين می تواند به سرنگونی سيستم مستبدانه مذهبی ـ فاشيستی فارس، تمرکززدايی ، شرکت گسترده مردم در انتخابات، تشکيل مجالس و حکومتهای ملی در بلوچستان، کردستان، الاحواز، آذربايجان و ترکمن صحرا بيانجامد..




پروشت ءُ پروش بات ايران ءِ شيعی ـ فاشيستی حکومت

آزات ءُ آباد بات گنجين بلوچستان

محمد کريم بلوچ

نوامبر ۲۰۰۹