۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

درماندگی رژیم از زبان آیت الله اردبیلی


به گزارش آژانس خبری تفتان آيت‌الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي در ديدار با دبير و اعضاي كميته دانشجويي دبيرخانه حمايت از فلسطين مجلس شوراي اسلامي، با بيان اينكه دولت در داخل و خارج اشكالاتي دارد كه اگر حل نشود روز به روز كارها ضعيف‌تر خواهد شد، اظهار داشت: دولت نمي‌تواند اين مشكلات را حل كند و ظاهرا در فكر حل آنها هم نيست، اما ما بايد وحدت كنيم و با هم باشيم.

بايد فكر كنيم كه چرا وحدتي كه داشتيم شكست و توجه كنيم كه در اين زمينه بيشتر اشكالات از خود ماست، نه اينكه فقط در خارج از كشور دنبال آن باشيم.

اين مرجع تقليد تصريح كرد: خدا مي‌داند كه عاقبت وضعيت فعلي چه مي‌شود، اكنون اعراب با ايران خوب نيستند و تابحال پيش‌ نيامده بود كه در زمان حج به حجاج ما اين‌گونه توهين كرده و آنان را كافر بنامند.

وي گفت: ما با اروپا و آمريكا رابطه خوبي نداريم، خودمان هم با خودمان مي‌جنگيم و بايد در اين فكر باشيم كه راهي پيدا شود.

وي با اشاره به نقش ايران در پيگيري مساله فلسطين، تصريح كرد: در خصوص فلسطين حوزه‌هاي علميه خصوصا با وضع فعلي صدايشان به جايي نمي‌رسد. زيرا اگر از فلسطين حرفي زده شود، مي‌گويند چرا درباره مسائل داخلي سكوت كرده‌ايد؟ حال آنكه در مسائل داخلي هم حرف زديم، اما صدايمان به جايي نرسيد.

اين مرجع تقليد با بيان اينكه تاثيرگذاري ايران در خصوص مسئله فلسطين مشكل است، خاطر نشان كرد: ما در داخل گرفتاري داريم، بندگان خدا در فلسطين را به خودمان نسبت مي‌دهيم و در نتيجه مردم هم كه با ما لج هستند نسبت به اين مسئله روي خوش نشان نمي‌دهند.

وي تصريح كرد: اگر شعار ”نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران“ سر داده مي شود، دانشجويان و مردم با غزه مخالف نيستند، بلكه با من مخالف هستند كه از آن طرفداري مي‌كنم و در واقع مي‌خواهند حربه را از طرف مقابل بگيرند .

يمن: مدارکی دال بر حمايت ايران از شورشيان شيعه در اختيار داريم


به گزارش آژانس خبری تفتان يکی از مقامات يمن می گويد صنعا مدارکی در دست دارد که نشان می دهد جمهوری اسلامی از شورشيان شيعه حمايت می کند.

علی محمد الآنسی، رييس بخش امنيت داخلی و نيز رييس دفتر رياست جمهوری يمن، در گفت وگويی با خبرگزاری آسوشيتد پرس تصريح کرده است:

صنعا مدارکی در دست دارد که دخالت جمهوری اسلامی در شمال يمن را نشان می دهد.آقای الآنسی می گويد يمن مدارک و نشانه هايی در دست دارد که دخالت ايران را نشان می دهد، ولی او نمی تواند جزييات اين اطلاعات و مدارک و يا نوع اين دخالت ها را، با رسانه ها مطرح کند.

علی محمد الآنسی در منامه، پايتخت بحرين اين گفت وگو را در حاشيه کنفرانس امنيتی منطقه انجام داده است. کنفرانسی که وزير خارجه جمهوری اسلامی، منوچهر متکی هم در آن حضور دارد.

فرمانده سپاه سلمان از برگزاری همایش سران طوایف در 28 آذر در پیشین سرباز خبر داد


به گزارش آژانس خبری تفتان فرمانده جنایتکار و خونخوار سپاه سلمان گفت: ششمین گردهمایی سران طوایف در تاریخ 28 آذرماه درپیشین سرباز برگزار می‌شود.

فرمانده سپاه با یاس و نومیدی کامل گفت از ریش سفیدان انتظار دارد که در همایش شرکت کنند و افزود که ما امنیت کامل را برای همایش برقرار می کنیم اما وقتی مورد سوال قرار گرفت که چگونه امنیت برقرار می کنید در حالی که برای شوشتری نتوانستید امنیت ایجاد کنید گفت نمی توانیم جلوی عملیاتهای استشهادی را بگیریم و جلوگیری از اینگونه عملیاتها ممکن نیست.

علیرضا عظیمی جاهد فرمانده سپاه سلمان در بخشی دیگر از سخنانش با بیچارگی گفت ما تقاص و انتقام شوشتری را خواهیم گرفت و از همان روز اول شروع به کار کرده ایم ...از سخنان جاهد جز بیچارگی و ذلت و بدبختی دیده نمی شد.

جاهد در سخنانش گفت : مبارزان جندالله می گفتند ما مخالف غیر بومیان هستیم پس چرا در همایش پیشین بومیها و بلوچها کشته شدند و شاید جاهد خبر ندارد و یا خود را به تجاهل زده است که جندالله با استعمار شیعی و مزدوران محلی اش می جنگد و تا استقلال و آزادی کامل به نبرد و جنگش ادامه خواهد داد.

پنج بوکسور سیستان وبلوچستان به رقابت های قهرمانی کشور اعزام شدند



پنج بوکسور سیستان و بلوچستان برای حضور در رقابت های بزرگسالان قهرمانی کشور انتخابی بازی های آسیایی"گوانگجو"به استان لرستان اعزام شدند.

به گزارش دریافتی روز سه شنبه ایرنا از روابط عمومی تربیت بدنی، این رقابت ها 19 تا 23 آذرماه با حضور استان های سراسر کشور در خرم آباد برگزار می شود. افراد اعزامی این استان به رقابت های قهرمانی کشور با نام های "مسعود ریگی،نادر گرامی زاده،حسین بختیاری، پیام آذر پودینه و مجتبی ریگی" را شامل می شوند. تیم بوکس بزرگسالان استان برای حضور قوی تر در این رقابت ها چندماه اردو را پشت سر گذاشت و در رقابت های گرامیداشت شکست حصر آبادان حضور یافت

زمزمه تغییر برخی مدیران استانی


شنیده ها حاکی از آن است که طی روزها یا هفته های آینده برخی مدیران و فرمانداران استان تغییر یا به پستهای بالاتر ارتقا می یابند.
از جمله این مدیران حسنعلی نوری فرماندار بسیجی و جانباز زاهدان است که گفته می شود به سمت معاونت سیاسی استانداری سمنان منصوب شده است.همچنین منابع آگاه! خبر از تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نورالله برشان می دهند.گفته میشود جایگزین برشان شیخ منصور هاشمی معاون سیاسی امام جمعه زاهدان است.البته از فرد دیگری به نام کیخا آریا که در دوره مدیریت کرباسجی معاون فرهنگی اداره کل بود نیز به عنوان مدیر جدید ارشاد نام برده می شود که البته همان منابع آگاه از شانس بیشتر شیخ هاشمی خبر می دهند.امیدواریم در راس این نهاد فرهنگی فردی با سابقه و توانایی فرهنگی یا هنری بنشیند.
همچنین شایعاتی از تغییر یا جایجایی حوزه مسئولیت برخی فرمانداران استان از جمله فرمانداران ایرانشهر ٬خاش٬ نیکشهر ٬ کنارک و... شنیده می شود که به دلیل عدم اطلاع موثق از حوزه کاری جدید آقایان از اطلاع رسانی بیشتر معذورم.
به هر حال امیدواریم هرگونه تغییر و جابجایی به نفع استان و در راستای توسعه منطقه ٬ حفظ وحدت و تامین منافع همه اقوام و مذاهب ساکن استان بر اساس شایسته سالاری و آینده نگری باشد بطوریکه اوضاع استان به احسن الحال تبدیل شود.
امان ا... تمنده رو

۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

به بهانه مبارزه با ضد انقلاب کشتار اهل سنت غرب کشور



فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهدا با وجود اعتقاد به اينکه "اگر بخواهيم مرزها را با كمك تير و كشتن قاچاقچيان مهار كنيم، امنيت در مرزها سطحي مي‌شود" از کشته شدن 154 نفر از نيروهاي "ضد انقلاب" و مجروح شدن 450 تن از آنان در سال جاري در مناطق مرزنشين شمال غرب و غرب کشور خبرداد. کشتار مرزنشينان در حالي ادامه دارد که به گفته اين سردار سپاه، "در اين مناطق هيچ نقطه‌اي که ضدانقلاب در آن مستقر باشد" وجود ندارد.
سردار محمودي که در همايش پليس و امنيت سخن مي گفت، اگر چه وجود قاچاق کالا در مناطق مرزي را ناشي از"پشتيباني اقتصادي" از "عناصر ضد انقلاب" معرفي کرد اما در عين حال در سخناني متناقض "موقعيت جغرافيايي منطقه و عدم پويايي اقتصاد در مرزها" را مهم‌ترين عامل روي آوردن مردم اين مناطق به قاچاق کالا دانست.
فرمانده قرارگاه حمزه سيدالشهدا در همين مورد ادامه داد: "در جدار 50 كيلومتري مرز حتي يك كارخانه وجود ندارد و بر همين اساس است كه وضعيت معيشتي مردم در مرزها دچار اختلال شده و مرزنشينان به قاچاق روي آورده‌اند."
بر اساس آمار اعلام شده از طرف عبدالرضا محمودي در طول سال جاري در همين مناطق 38 نفر قاچاقچي كشته و 71 نفر نيز توسط نيروهاي نظامي مجروح و زخمي شده‌اند. با اين وجود وي استفاده از قوه قهريه را در مهار قاچاقچيان موثر ندانسته و افزوده: "اگر بخواهيم مرزها را با كمك تير و كشتن قاچاقچيان مهار كنيم امنيت در مرزها سطحي مي‌شود و با كشتن قاچاقچي خانواده او نسبت به نظام بدبين مي‌شوند."
کشته شدن 336 نفر و مجروح شدن 700 نفر از نيروهاي نظامي در اين مناطق آماري است که عبدالرضا محمودي از آن خبر مي‌دهد، اما با اين حال اعلام مي‌کند: "امنيت حاكم در آذربايجان غربي بيشتر از شهرستان نجف‌آباد كه در مركز كشور قرار دارد، است و شرايط ايمني در اين استان بسيار مطلوب است و امنيت در شمال‌غرب كشور بر اثر تعامل، هماهنگي و تلاش نيروهاي انتظامي و نظامي برقرار است."
محمودي با اشاره به اينکه در مرز ايران و عراق، در قسمت عراق هيچ پاسگاه مرزي وجود ندارد و ايران موظف به اداره اين مرز است، گفت: "هزينه امنيت مرز عراق توسط ايران پرداخت مي‌شود و قاچاق كالا در مرز عراق توسط نيروهاي ايراني انجام مي‌شود.
برگرفته از روز انلاين _ مريم احمدي

کشتن جوانان اهل سنت به بهانه مبارزه با قاچاقچیان


سیاوش راد
کشت و کشتار مرزنشینان ایران دردی عمیق و ریشه دار و دیرین است که دولت آخوندی سالهاست بر آن پوشش گذاشته و به بهانه مبارزه با قاچاقچیان و بعضا ضد انقلابها روزانه _ نمیگویم سالانه و یا هفتگی و ماهانه بلکه هر روز _ تعداد زیادی از شهروندان مرزنشین کشور که تمامی آنها اهل سنت می باشند در تیررس نیروهای انتظامی پیروان خط امام زمان قرار می گیرند .
پس از انقلاب 57 و بویژه در چند سال اخیر بعلت بروز فقر و بیکاری در بسیاری از مناطق سنی نشین که خود در نتیجه ظلمها و تبعیضهای موجود علیه هموطنان سنی مذهب کشور بخصوص در امر اشتغال زایی آنها و همجنین عدم توجه به نیروهای لایق و متخصص موجود در این مناطق و جایگزین و اشتغال نیروهای غیربومی ( نالایق )در تمامی مناطق اهل سنت ایران که غالبا در مرزهای کشور عزیزمان زندگی می کنند ، و از جانبی دیگر قرار گرفتن آنها در حاشیه مرزهای کشور و وجود بازارهای مرزی و بازارهای آزاد، باعث شده که درصد قابل توجهی از جوانان اهل سنت که مرزنشین هستند از این موقعیت مناسب استفاده کرده و به دنبال بازرگانی و تجارت و خرید و فروش کالا و صادر و وارد کردن آن از طریق این مرزها باشند تا اینکه بتوانند خود و خانواده خود را از این فقر مهلک و خانمانسوز برهانند.
وظیفه نیروهای انتظامی :
اما در این میان نیروهای انتظامی که باید حافظ جان و مال و امنیت مردم باشند هرچند گاهی به عنوان تفریح و به بهانه ممنوعیت قاچاق کالاهای خارجی این جوانان زحمتکش که کالاهای تجاری آنها اکثرا انواع آبمیوه و کنسرو و یا پارچه و لباس می باشد ، _ و سنگینترین جرمشان قاچاق تلفن همراه _ را هدف گلوله قرار داده و جانشان که نزد خداوند بسا گران و باارزش می باشد ، با هیچ و پوچ از آنها می گیرند. و بعد از آن آب از آب تکان نمی خورد و گویا که هیچ چیزی رخ نداده است و خیلی راحت مسئولین خائن قضیه را سرپوش گذاشته و حداکثر کاری که شاید انجام بدهند این است که آن قاتل مجرم را از آن منطقه به منطقه ای دیگر فرستاده و یا یک درجه نظامی آنرا پایین می آورند . البته همه اینها در مناطق اهل سنت که غالبا مرزی و دارای موقعیت تجاری و اقتصادی بالایی می باشند صورت میگیرد .
بررسی ابعاد قضیه یا عمق فاجعه :
اگر از مادران جوانرودی و مریوانی در شمال غرب و از خواهران جزیره قشم و بندرخمیر در جنوب و از کودکان یتیم کنارک و چابهار در جنوب شرق بپرسیم خواهیم دانست که دست نامردان روزگار و نوکران حکومت ظالم صفوی چه عزیزان و نورچشمانی را از آنها ربوده است .
اگر بخواهیم قضیه را از بعد کمی و کیفی بررسی کنیم شاید آمار دقیقی در دست نباشد اما مردم ساکن این مناطق به خوبی بر قضیه واقف می باشند . اینها تنها به جرم اینکه اهل سنت هستند و در نتیجه از زمره شهروندان درجه دوم و سوم بوده و مطالبه حقوق آنها هیچ نتیجه و ثمری نخواهد داشت . اما فرض کنیم اگر همانند این قضایا در پایتخت و در شهرهای بزرگ و شیعه نشین کشور اتفاق می افتاد آیا اینگونه با آن برخورد می شد و به این سادگی و بی تفاوتی از کنار آنها می گذشتند ؟!
نمک خوردی نمکدان را شکستی :
افرادی از پلیس و یا نیروی انتظامی و ... که در این مناطق مرزی بخصوص در استانهای ساحلی حاشیه خلیج فارس مشغول به کار هستند ، بخوبی میدانند که چگونه به این مردم مدیونند و چه کمکها و خدمتهایی که از طرف این مردم غیور و خونگرم به آنها شده است . اما متاسفانه به جای خدمت به آنها نمکدان را شکسته و جواب خوبیهای آنها را با بدی میدهند . این نیروها و مسئولین و حتی بسیاری از سربازهای صفر آنها به تقلید از دیگر بزرگان دولت دست به اخاذی و باجگیری زده و اندک اندک پس از اینکه همانند اربابانشان لقمه حرام زیر دهانشان مزه کرد، به این عمل شوم عادت کرده و با هر قیمتی که شده از مردم بیگناه که برای به دست آوردن لقمه نانی تمامی سختیها و مشقتها را متحمل میشوند باج میگیرند. اما هنگامی که ناخدا و یا ملوان و یا راننده ی غیوری حاضر به اینکار نمیگردد با ضرب و شتم و توهین و تحقیر و فحش و ناسزا مواجه می شود و غالبا کالاها و یا لنج و یا قایق و یا ماشین آنها را مصادره کرده و در بسیاری از مواقع در همین گیر و دارها براحتی بسوی راننده ماشین و یا ناخدای کشتی و یا جاشو و ملوان مسکین تیراندازی کرده و او را به قتل می رسانند. و مردم داغدیده که کاری از دست آنها ساخته نیست بعضا عکس العملهایی احساساتی از آنها سر میزند همانند جنبش و انتفاضه چند سال قبل شهر بندرخمیر .
عجب حکایتی است و عجب عدالتی !!!

شکوائیه ی برخی از طلاب دینی اهل سنت کردستان ایران به سازمان کنفرانس اسلامی و علمای برجسته ی جهان اسلام


رئیس محترم سازمان کنفرانس اسلامی جناب پروفسور أكمل الدين إحسان أوغلي
و رئیس محترم علمای جهان اسلام جناب دکتور شیخ یوسف قرضاوی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته و حفظکم الله عن کید الاعداء و شر الحاسدین
اهل سنت ایران مدت مدیدی است که مورد ستم و بی عدالتی حکومت آخوندی می باشد و روز به روز این ستم بیشتر میشود و فریاد ما اهل سنت در گلو خفه می شود و به جایی نمی رسد.
اشغال کردستان
حکومت آخوندی، منطقه ی کردستان را که شامل سه استان می باشد و غالباً سنی هستند به انواع و اقسام ترفند و حیل، مورد هجوم و اشغال قرار داده است و فرصت های شغلی و مکاسب آنان را تصرف نموده و به شیوه ی نرم و مخملی، ما را بیکار و آواره و سرگردان و بی سامان نموده اند.
هیچ گونه پست و مقام مهم و یا شرکت تجاری و کارخانه ی تولیدی در اختیار اهل سنت نمی باشد و مجوز احداث کارخانه و صنایع را به اهل سنت نمی دهند.
در استان های سنی نشین، شاغلین دستگاه های دولتی و خصوصی 80 درصد غیربومی و شیعه هستند و مدیران و مسئولان بلندپایه 100 درصد غیربومی و شیعه هستند اما در دیگر استان ها، مقامات غیربومی کمتر از 1 درصد می باشند!
کلیه ی مراکز حتی مساجد و مدارس دینی اهل سنت را تحت سیطره ی خود قرار داده اند و هر روز برای علما و طلاب دینی، محدودیت بیشری وضع می کنند و دانش آموزان و دانشجویان و کارمندان عادی اهل سنت را برای تغییر مذهب، تطمیع و یا تهدید به اخراج می کنند و برای این که جوانان اهل سنت از مسائل دینی و مساجد دور باشند، انواع فساد و فحشا را در این منطقه رواج داده اند تا با این ترفند آنان را از آگاهی یافتن از مسائل دینی محروم کنند و از جهل و نادانی آنان برای القای مذهب خود استفاده نمایند.
برای اشغال کردستان و شیعه نمودن این منطقه، شیعه های مناطق دیگر را در کردستان اسکان داده و امکانات کافی و حقوق مکفی به آنان می پردازد.
با وجود این که در قانون اساسی ایران اهل سنت به رسمیت شناخته شده اند، ولی عملاً این قانون نادیده گرفته شده و اهل سنت هیچ گونه اختیاری (برای هیچ نوع فعالیتی) ندارند و به آنان اجازه ی احداث مدارس دینی و تشکیل کلاس های آموزش قرآن و فقه و ... را نمی دهند و حتی اگر رؤیت هلال رمضان ثابت شود، حق اقامه ی نماز عید را ندارند و جالب این که رئیس علما و طلاب علوم دینی اهل سنت، شیعه می باشد!!!
و نیز همه ی ائمه ی جمعه و جماعات توسط آنان منصوب می شوند.

تبلیغ سنی ممنوع!
با توجه به این که در مرکز استان کردستان، رسانه محلی (رادیو و تلویزیون) وجود دارد، اما اهل سنت حق تبلیغات دینی به ویژه بیان زندگی پیامبر و یارانش را ندارند و به شدت با بررسی شرح حال اصحاب پیامبر و امهات المؤمنین به ویژه حضرات ابوبکر، عمر، عثمان و عایشه ی صدیقه و حفصه -رضوان الله علیه اجمعین- مقابله می کنند و بالعکس در محرم و ... پخش سینه زنی و نوحه خوانی، رسانه ی محلی از رسانه ی سراسری فعّال تر است.

مسأله ی غدیر هولوکاست شیعه ها
اهل سنت در مسأله ی خلافت و غدیر و وفات حضرت فاطمه ی زهرا (که شیعه ها می گویند به دست عمر به قتل رسیده است و در تقویم رسمی 13 جمادی الثانی را روز شهادت ثبت کرده اند) حق اظهار نظر و دفاع از عقاید خود را ندارند و اگر کسی درباره ی وفات حضرت فاطمه و یا درباره مسأله ی غدیر، پژوهش و تحقیق کند (مانند مسأله ی هولوکاست) مورد محاکمه قرار می گیرد و تاکنون چند روحانی به خاطر این موضوع به زندان محکوم و یا ترور شده اند؛ از جمله آقای ایوب گنجی به جرم سخنرانی و نوشتن زندگی عشره مبشره و زندگی حضرت فاطمه، در دادگاه ویژه ی روحانیت همدان به ده سال زندان و ده سال تبعید محکوم شده است.

تحریف تاریخ در کتاب های درسی
در کتاب های درسی آن چه مورد نظر آخوندهاست از نسبت های ناروا به بزرگان دین و صحابه ی پیامبر به ویژه خلفای ثلاثه و طلحه و زبیر و ازواج طاهرات (امهات المومنین) تحت عنوان تاریخ اسلام نوشته و معلمان را به تدریس آن و دانش آموزان اهل سنت را به خواند و امتحان آن مجبور می نمایند.

تخریب مساجد
و در برخی از مناطق اهل سنت که با ترک ها هم جوارند، مانند ماکو و بازرگان و خوی و سلماس که اکثر روستاها اهل سنت هستند، مانع از ساختن مساجد و مدارس دینی و مانع از برپایی نماز جمعه و جماعت و تبلیغ توسط روحانی اهل سنت هستند و در برخی از شهرها مانند زابل مسجد و مدرسه ی دینی اهل سنت را تخریب نمودند.

ام القرای اسلام فاقد مسجد اهل سنت است
و بسی مایه ی تأسف است است که در تهران (پایتخت جمهوری اسلامی) مسجدی برای اهل سنت وجود ندارد و در ام القرای اسلام (به گفته ی آخوندها) ساختن مسجد ممنوع است، ولی ده ها کلیسا و کنیسه وجود دارد! و حتی برخی از مکان ها مانند سفارت پاکستان را که در آن نماز جمعه اهل سنت برپا می شد، محدود کرده اند، در کشور کمونیستی مانند روسیه در سال جاری (2009) بزرگترین مسجد جامع در پایتحت آن توسط رئیس جمهور (مدودوف) افتتاح شد.
الله متعال مي فرمايد : (( و من أظلم ممن منع مسجد الله أن يذكر فيهااسمه و سعى في خرابها ، أولئك ما كان لهم أن يدخلوها إلا خائفين ، لهم في الدنيا خزي و لهم في الآخرة عذاب عظيم )) البقره 114
این آیه نشان می دهد که خباثت و عداوت آخوندها نسبت به اسلام (اهل سنت) از دیگر ادیان و مکاتب خیلی بیشتر است.


حلیه و ترفند شیعه ها بزرگ است
و یکی دیگر از ترفندهای آخوندها برای از بین بردن باقی مانده ی علمای اهل سنت ایران که چند سالی در حال اجرا است، تربیت یک گروه تروریستی تحت عنوان سلفی هاست که به وسیله این گروه تروریستی، عالمان برجسته را ترور می کنند و فوری انگشت اتهام به آنان (که تربیت شده ی خود می باشند) و برخی کشورهای منطقه دراز می کند و بعد از چند روزی طلاب دینی و دیگر فعالان مذهبی اهل سنت را به اتهام تروریست دستگیر و روانه ی زندان می کنند و بدون مشورت اهل سنت افراد نالایق و تحت فرمان خود را جانشین عالمان ترورشده می نمایند و مانع از رشد اهل سنت می شوند؛ در این راستا در سال جاری (1430 ه. ق) دو عالم برجسته ی اهل سنت به نام های سید محمد شیخ الاسلام و ماموستا برهان عالی را حتی با این که با حکومت آخوندی همکاری می کردند، ترور کردند؛ ولی خوشبختانه مردم همه می دانند که هر جرم و جنایتی علیه مسلمانان انجام شود، زیر نظر حکومت آخوند ی می باشد.

خطر در کمین است و دولتهای عربی در خواب
و بسی مایه ی تأسف است که دولت های عربی درغفلت به سر می برند و خطر اشغالگری حکومت آخوندی را درک نمی کنند و آن چه را که آخوندها در سوریه و کویت و بحرین و عراق و حتی مدینه منوره اشغال کرده اند، خیلی بیشتر از اشغالگری اسرائیل است.

طرح های حکومت آخوندی برای از بین بردن اهل سنت و سکوت مجامع بین المللی
در حکومت آخوندی طرح های زیادی برای از بین بردن اهل سنت جهان تصویب شده و طبق مراحل زمان بندی پیش می رود، فعلا فشار شدید بر سنی های ایران است که می خواهند در اسرع وقت ممکن این طرح را اجرا و سنی ها را از اعتقادات و فقه خود دور کنند و لو با ترور و از بین بردن عالمان و آگاهان آنان باشد.
و متأسفانه ما اهل سنت ایران هیچ گونه پشتوانه ی مادی و معنوی نداریم و سی سال است که تحت ستم حکومت آخوندی هستیم. هنوز هیچ سازمان حقوقی و هیچ یک از کشورهای مسلمان و حتی سازمان کنفرانس اسلامی اطلاعیه ای صادر نکرده است و از کمک های مادی و معنوی و فرهنگی کشورهای اسلامی و سازمان ها و مجامع بین المللی محروم هستیم. ما از سازمان کنفراس اسلامی و دیگر سازمان های حقوق بشر می خواهیم از ایران بخواهند طبق قوانین و مقرراتی که خود آخوندها تصویب کرده اند با ما رفتار کنند و دست از اشغال مناطق اهل سنت بردارند و از این بیشتر مردم این مناطق را بیکار و آواره نکنند و مشاغل و مناصب را به بومی ها بسپارند و دست از تخریب و تعطیلی مدارس و مساجد و ترور عالمان اهل سنت بردارند و فکر نکنند که خداوند از آن چه ظالمان انجام می دهند غافل است.

وحدت و برادری از نگاه آخوندها
واقعا اگر وحدت به معنی برادری و احترام متقابل و هم زیستی مسالمت آمیز است؛ تا حالا حکومت آخوندی چه کارهای را برای اهل سنت انجام داده است؟ کدام مدرسه ی دینی را ساخته؟ و چه بودجه را برای علمای اهل سنت اختصاص داده است؟
واقعا اگر شیعه و سنی برادر هستند، چرا باید غیره بومی ها همه کاره ولی بومی ها بیکاره باشند؟ اقل حقوق در ایران مربوط به تأمین اجتماعی است که امسال (1388) به 270000 هزار تومان رسیده است. چرا باید حقوق یک روحانی اهل سنت 30000 تومان باشد، ولی آخوندها هر مقدار که دوست دارند حقوق می گیرند؟
این عدالت آخوندی است، این عدالت پیروان دروغین علی است! واقعاً بسی مایه ی شرمساری است که این ها خود را پیروی امیرالمومنین علی می دانند.

ترفند حکومت آخوندی برای از بین بردن فعالان مذهبی اهل سنت در دیگر کشورها
آخوندها برای فریب افکار عمومی در رسانه های گوناگون از احزاب و گروهای اسلامی از جمله حماس پشتوانی می نمایند و حماس را برای جنگ با اسرائیل کمک و تشویق می کنند.
اما حزب الله را که تحت فرماندهی آخوندها است به صلح و آشتی با اسرائیل دعوت می کند و از جنگ با اسرائیل برحذر می دارد؟! معلوم است که حماس در مقابل اسرائیل جز شکست چیزی دیگر نصیبش نمی شود و در نتیجه از بین می رود و میدان فقط برای حزب الله باقی می ماند و برای از بین بردن گروهای اسلامی در سایر کشورها با حکومت ها تحت عنوان جنگ با تروریسم همکاری می کند و به طور سری گروه ها را به قیام مسلحانه علیه حکومت ها کمک مالی و تشویق می کنند تا به این صورت گروه ها رااز صحنه خارج کند و آن چه در یمن و پاکستان و افغانستان و عراق و سوریه می گذرد از این طرح هاست.
خداوند مي فرمايد : (( و مكروا و مكرالله ، والله خير الماكرين )) آل عمران 54
ما طلاب اهل سنت هیچ وقت فراموش نمی کنیم که 25 سال شیخ قرضاوی از حکومت آخوندی دفاع کرد، ولی وقتی کوچک ترین انتقادی را به آن ها وارد دانست، او را عامل تفرقه و بیگانه، معرفی و در مجلات ایران و خارجی ده ها مقاله علیه وی نوشتند و حتی او را به یهودی بودن متهم کردند.
و این درسی بزرگی است برای داعیان اسلام که هیچ وقت فریب ظاهر رافضی ها را نخورند.

والسلام
سنی نیوز

بيانيه تعدادى ازفرماندهان و پرسنل ارتش "درهمراهى با مردم ايران"


تهران، دبى – رسانه ها،(العربيه.نت)
بيانيه اى در ايران از سوى"جمعى از فرماندهان و پرسنل ارتش جمهورى اسلامى ايران" صادر و منتشر شد كه در آن به نيروهاى درگیر شونده با تظاهرات آرام مردم هشدار داده شده است.

صادر كنندگان اين بيانيه "با اتمام حجت به نيروهاى سپاه كه در مقابل مردم ايران ايستاده اند"، اين نيروها را "به بازگشت به سوى مردم" فراخوانده و هشدار داده اند كه "در صورت ادامه سركوب مردم، با واكنش جان بركفان ارتش مواجه خواهند شد".در اين بيانيه كه از طرف ناظران سياسى ورسانه ها "بسيار مهم" تلقى شده تحت عنوان "ارتش پناه ملت" آمده است: "ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است.

به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است، اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هموطنان خود نيز ساکت بنشيند". بيانيه ادامه مى دهد: "به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد.

ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد."در اين بيانيه همچنين آمده است: " درسال های دفاع مقدس (جنگ ايران و عراق1980-1988) كه دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم.

ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است." اين بياينه مى افزايد: "سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود.

در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.

"اين بيانيه از سوى گروههاى زير امضا شده است: جمعى از ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران (هوانيروز)، خلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)، ستاد فرماندهی کل ارتش، ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)، مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا، دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)، گروه سی وسه توپخانه اصفهان، اساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع).

گفتنى است كه به گزارش رسانه ها و طبق تصاوير و فيلمهاى منتشره، پس از انتخابات رياست جمهورى در ايران، سپاه، بسيج، نيروى انتظامى ولباس شخصى ها نيروهايى بودند كه در تظاهرات به ضرب و شتم مردم پرداختند و به سوى عده اى نيز شليك كرده موجب كشتار گشتند.

طبق آمارى كه دولت احمدى نژاد منتشر ساخت 32 نفر در اين حوادث كشته و 4000 نفر دستگير شدند. خبرهايى نيز از شكنجه و آزار تعدادى زيادى در زندانها گزارش شده است.

باز هم دروغ و نيرنگ


به گزارش آژانس خبری تفتان استاندار اشغالگران فارس در بلوچستان باز هم ازحل مشکل بيکاری در "سيستان و بلوچستان" با رسانه های دولتی در ايرآپ سخن گفت. علی محمد مکارازاختصاص ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ( ده ميليارد ) ريال به ايجاد کار برای بيکاران استان خبرداد. استانداربيگانه از رفع بيکاری و اقدامات " دولت عدالت گستر" برای ايجاد کار برای جوانان و فارغ االتحصيلان ياوه گويی کرد و اصلا به روی خودش نياورد که بر همگان آشکار است که استاندارها و ماموران دولتی دروغگو و مکار هستند. استانداران انتصابی اشغالگران تابحال غيراز تحويل دروغ و بالا کشيدن بودجه های بيکاران "استان" کار ديگری در اين زمينه انجام نداده اند
.علی محمد بيگانه با اعلام اين خبر به باندهای تبه کار زابلی ، شهرياری جلاد، نورا زبون و سليمانی ديوانه می گويد که برای بالاکشيدن پول بيشتر در دوران زمامداری احمدی نژاد کوته فکر آمادگی داشته باشند. هر سر دسته ای به اوباشان تبه کار خود در بلوچستان توصيه کنند تا ثبت طرحهای خيالی" کار آفرينی" را آغاز کنند. بعد هم به عنوان "كارآفرينان استان" اين سرمايه و حق بيکاران را بين خودشان تقسيم کنند.

طی ۳۰ سال گذشته سرمايه هایی که به نام "بودجه استان" به دست استاندار و کارگزاران دولتی سپرده شده اند به جيب های گشاد اشغالگران و زابليهای طمعکار سرازير شده اند. زيرا با در اختيار داشتن سيستم اداری براحتی مدارک و اسناد جعلی با مهرهای ادارات دولتی درست می کنند تا دزديهای کلان شان را قانونی ! کنند.
موارد بسياری از زابل، دزآپ، واش، شستون و دشتياری در دست است که طرحهای "کار آفرينی" اشغالگران فارس در بلوچستان وجود عينی نداشته اند و فقط برروی کاغذ پاره های بی ارزش باقی مانده اند. اما چه سرمايه هايی که به بهانه همين طرحهای قلابی به جيب نزده اند. سرمايه هايی که بجای کار آفرينی به جيبهای پرنشدنی اشغالگران منفعت طلب و زابليهای جنايتکارسراريز شده اند.

۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

بلوچ و بلوچستان ماندنی هستند


زابلیهای جنایتکار بخشی سیاه را ازاقامت کوتاه مدت شان در سرزمین تاریخی بلوچستان آفریده اند .
این بیگانگان ضدبشر با رهبری شهریاری جلاد و با حمایت همه جانبه از طرف باندها ی
مافیایی سپاه ـ احمدی نژاد ـ خامنه ای آشکارا، ناجوانمردانه ورسما به نابودی هویت ملی مان مشغول هستند .

زابلیهای جنایتکار چنان در بلوچ ستیزی هار شده اند که صدای استاندار بیگانه شان هم در آمده است.
علی محمد آزاد می بیند که زابلیها ازوی که شونیست رسمی و شماره یک است گوی سبقت را ربوده اند.

البته سر و صداهای استاندار بیگانه برای دلسوزی و طرفداریاز ملت ستم کشیده بلوچ نیست.

بلکه بخاطر آن است که زابلیهای وحشی افراطی تر از او هستند.

علی محمد آزاد که نماینده سیاسی اشغالگران در بلوچستان است بخوبی از جنایات زابلیها آگاه است و
همکاسه شهریاری ملعون است

ظاهرا از تلاشهای باندهای زابلی برای برداشتن اسم تاریخی بلوچستان گله دارد.

اما واقعیت امر ایناست که خود وی نیز دشمن قسم خورده ملتمان است..

این اشغالگر مکار و مهمان ناخوانده سعی درعادی سازی و توجیه جنایات زابلیها دارد

او وسپاه مافیایی ، اطلاعات ضد انسانی، شهریاری جنایتکار و باندهای ویرانگر زابلی در بلوچستان ستیزی دریک جبهه هستند.
بعنوان بالاترین مقام اشغالگردر بلوچستان اشغالی از حذف نام سخن می گوید که حذف نام بلوچستان سیاست نظام نیست! این مکار بیگانه بازهم سعی در مردم فریبی دارد.

وحشیگری های اشغالگران زابلی در ۳۰ ساله اخير روی رژيم شاه را سفيد کرده است .حالا کار را بدانجا رسانده اند که می خواهند اسم تاريخی سرزمينی را که آ نها را از گرسنگی و هلاکت نجات داد، عوض يا حذف کنند.

يعنی کينه توزی شان را فقط به مردم بلوچستان محدود نکرده اند حالا با خود بلوچستان، سرزمين هزاران ساله آبا و اجداد مان مشکل پيدا کرده اند. بنابر اين زابليهای فارس به وضاحت نشان می دهند که هيچ گونه دليلی برای ادامه حيات انگلی شان در بلوچستان ندارند.

اشغالگران فارس و جنايتکاران زابلی که خواب و خيال نابودی بلوچ و تصاحب بلوچستان ا در کله های پوک شان می پرورانند ازسرنوشت اسکندر مقدونی و مغولان بايد درس بگيرند. بلوچ و بلوچستان ماندنی هستند آنانکه رفتنی و حذف شدنی هستند اشغالگرانددمنش فارس هستند.

زابلی ها بايد جل ءُ پلاس خود را از بلوچستان جمع کنند وخود دانند که به سمنان می روند يا به کاشان.
ديگر جايی برای ماندن در بلوچستان ندارند. .

ما را به خير تو اميد نيست شر مرسان – ممنوعيت ساخت مناره در سوئيس و ايران


علی رستگار
هفته پيش خبري در رسانه ها مطرح شد که مسلمانان جهان را ناراحت کرد و آنان را رنجاند. مردم سوئيس در يک همه پرسي، راي به ممنوعيت ساخت مناره مساجد در اين کشور دادند. حدود 57 درصد شرکت کنندگان در همه پرسي به ممنوعيت احداث مناره در سوئيس، راي مثبت داده اند. اين عمل باعث شد که بار ديگر جهان اسلام خود را در رويارويي با جهان غرب ببيند. اما در اينجا بحث ما روي اسلام ستيزي غرب، ابعاد و پيامدهاي اين موضوع نيست. بلکه موضوع بحث ديگري است.
بعد از اين خبر رسانه هاي حکومتي ايران و رسانه هاي وابسطه به آن، روي اين خبر بسيار مانور دادند. به طور مرتب از اين رسانه به گوش مي رسيد که مقامات مختلف ايران و چهره هاي مذهبي با همتايان خود در سويس تماس برقرار کرده و مراتب اعتراض خود را به گوش آنان رساندند. به عنوان مثال
خبرگزاري مهر
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=993694
• وي (رامين مهمانپرست سخنگوي وزارت خارجه ) در پاسخ به سئوال يکي از خبرنگاران که به ممنوعيت احداث مناره مساجد مسلمانان در سوئيس اشاره داشت، گفت: ما تعجب مي کنيم برخي اقدامات کشورهاي غربي اهداف اصلي اش اسلام هراسي است و ما اين اقدامات را نادرست مي دانيم و جمهوري اسلامي ايران همواره خواستار نزديکي تمدن ها و گفتگوي اديان بوده است ،اما متاسفانه در غرب شاهد اقداماتي هستيم که با ادعاي غربي ها در خصوص دموکراسي و آزادي مذهبي منافات دارد.
خبرگزاري جمهوري اسلامي
http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=826953
• حضرت آيت الله نوري همداني با صدور پيامي‌، اقدام دولت سوئيس بخاطر تصويب قانون ممنوعيت ساخت مناره در مساجد اين کشور را محکوم کرد. در ادامه اين پيام آمده است : به دولت سوئيس اعلام ‌مي‌کنيم که اين عمل نه تنها بر خلاف صيانت حقوق چهارصد هزار نفر مسلمان ساکن آن کشور است، بلکه موجب جريحه‌دار شدن عواطف بيش از يک ميليارد مسلمان جهان مي شود.
خبرگزاري جمهوري اسلامي
http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=825974
• به دنبال راي مردم سوئيس در خصوص ممنوعيت ساخت مناره مساجد در اين کشور، وزير خارجه کشورمان (منوچهر متکي) طي گفت‌وگوي تلفني با همتاي سوئيسي خود ضمن محکوميت اين اقدام دولت سوئيس، نسبت به آثار و عواقب طرح‌هاي دولت‌هاي اروپايي در خصوص اسلام ستيزي هشدار داد.
• همچنين در همين ارتباط امروز خانم ليويا لوي آگوستي سفير سوئيس در تهران در وزارت خارجه حاضر شد و ضمن ديدار با مدير کل غرب اروپاي وزارت خارجه کشورمان به تشريح مواضع دولت سوئيس در ارتباط با نتايج همه پرسي اخير در سوئيس پرداخت.
• مدير کل غرب اروپاي وزارت خارجه (مصطفي دولت يار ) نيز با انتقاد شديد از روند اسلام ستيزي و بيگانه ستيزي در اروپا از اينکه طرح مبارزه با نمادها و سمبل‌هاي مسلمانان از کشوري همچون سوئيس شروع شده است، ابراز نگراني کرد.
• لازم به ذکر است سفير کشورمان در سوئيس نيز روز گذشته با حضور در وزارت خارجه سوئيس و ديدار با قائم مقام اين وزارتخانه مراتب نگراني شديد دولت جمهوري اسلامي ايران را از نتايج همه پرسي اخير در سوئيس به مقامات دولت سوئيس ابلاغ کرد.
اينها تنها نمونه اي از مواردي بود که به طور گسترده در رسانه هاي حکومتي ايران مطرح شد.
اما داستان هنگامي جالب و قابل تامل خواهد بود که اين ادعا ها را با عملکرد سي ساله حکومت ايران روي يک ميزان قرار دهيم.
دقيقا داستان مشابه عملکرد سويسي ها در مورد حکومت ايران وجود دارد. حکومت ايران اجازه ساخت مناره براي مسجد اهل سنت در شيراز را نداده است. نه تنها مسجد مناره ندارد بلکه حتي مجوز پخش اذان و نداي الله اکبر را نيز داده نمي شود!! تازه خود مسجد هم بعد از سالها تلاش دست اندر کاران و مراجعه مککر واليان امر و با سنگ اندازي هاي متعدد و به اکراه دولتيان ساخته شده است. اين موارد در ساير نقاط ايران نيز وجود دارد.
اهل سنت تهران از داشتن يک مسجد ساده بدون مناره و صداي اذان محروم هستند .
به شهادت رساندن علماي توحيدي در نقاط مختلف ايران بر هيچ کس پوشيده نيست.
چه بسيار علما که فقط به خاطر مبارزه با شرک به زندان افتاده اند و تبعيدشده اند.
هر از چند گاهي خبر از تعطيلي مساجد و مدارس و حوزه هاي اهل سنت وحتي تخريب آن ها شنيده مي شود.
بيان کردن تمام مواردي که بر ضد اسلام راستين در ايران صورت مي گيرد از حوصله اين بحث خارج است. اما سوالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که :
چگونه است که دولتي به خود اجازه مي دهد به تضييع حقوق مسلمانان در ديگر کشورها اعتراض کند اما حقوق مسلمانان اهل سنت در کشور خويش را با رقّت بار ترين شرايط و زير چکمه هاي خويش به حراج بگذراد و به ريش ما بخندد که ما از حقوق مسلمانان دفاع مي کنيم؟
چگونه است که ساخت مناره آن قدر براي شما مهم شده است که اعتراض ها و تذکر ها و اخطارهاي خويش را روانه حکومت غير اسلامي مي کنيد اما اجازه ي ساخت يک مسجد کوچک را به مردم اهل سنت تهران و ديگر شهرها نمي دهيد. دادن مجوز براي ساخت مسجد پيشکش!، چرا از برگزاري نمازهاي جماعت در مساجد جلوگيري مي کنيد و مساجد اهل سنت را تعطيل مي کنيد؟ چرا بايد نماز عيدين آن قدر سياسي شود که ائمه جماعت تمام شهرهاي ايران تحت فشار استانداري ها و فرمانداري ها باشند؟ آيا واقعا ساخت مناره مهم تر است يا ساخت مسجد؟
سوال اساسي تر اين است که اين معيارهاي دوگانه و سياست يک بام و دو هوا به چه دليل است؟
جواب واضح است . اينان مي خواهند با اين جوسازي رسانه اي خود را مدافع مسلمانان نشان دهند و به اين ترتيب ساده لوحان و زود باوران را نسبت به خود خوش بين کنند و وجهه بد خود را در بين مسلمانان اصلاح کنند.
اينان مي خواهند پرده بر روي ظلم هاي خود نسبت به اهل سنت ايران بکشند.
مي خواهند سرپوشي بگذارند براعمال تفرقه افکنانه خود در کشورهاي همسايه مانند عراق و افغانستان و دخالت هاي خود را در يمن و لبنان و بحرين مشروع و از سر دلسوزي جلوه دهند.
مي خواهند خود را سخنگو و مدافع جهان اسلام نشان دهند اما وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ.

دانشگاه اسلو آیت الله خامنه ای را " دیکتاتور سال " معرفی کرد


دبی – العربیه
دانشگاه اسلو در نروژ آیت الله علی خامنه ای رهبرجمهوری اسلامی ایران را به عنوان " دیکتاتورسال " معرفی کرد.این دانشگاه اعلام کرده است کارشناسان بین المللی حقوق بشر یک لیست 11 نفره از رهبرانی که بیشترین جنایت ها را علیه ملت خود مرتکب شده اند تهیه کرده وبرای رای گیری در اختیار دانسجویان دانشگاه اسلو قرار داده اند.

درلیست مذکور نام چند رهبر معروف به دیکتاتوری از جمله کیم یونگ ایل رهبرکره شمالی ، رابرت موگابه رئیس جمهور زیمبابوه وهمچنین ژنرال سان شوی رئیس شورای نظامی حاکم در میانمار به چشم می خورد.

این جایزه هرسال به رهبران مستبد ودیکتاتور که با ملت خود و ملت های دیگر دشمنی کرده وعامل رنج وبدبختی انسانها و فقر وجنگ افروزی شوند ، اعطا می شود.

دانشجویان دانشگاه اسلو از طریق صفحه ای که در " فیس بوک " در نظر گرفته شده در رای گیری برای تعیین " دیکتاتور سال " شرکت کردند.به دنبال اعلام نتایج انتخابات جنجال برانگیز اخیر ایران نیروهای امنیتی به شدت اعتراضات مردمی که برگزارکنندگان را به " تقلب انتخاباتی " متهم می کنند سرکوب کرده اند.این سرکوب ها پس از هشدار آیت الله خامنه ای مبنی بر برخورد با معترضان شدت بیشتری یافته است و در جریان تجمع ها وتظاهرات خیابانی دهها تن از مردم کشته وزخمی شدند.

همچنین تعدادی از فعالان سیاسی ، دانشجویی وروزنامه نگاران معترض نیز بازداشت شده و دادگاه انقلاب اسلامی اخیرا احکام سنگینی علیه برخی از آنها صادر کرده است.

معترضان می گویند برگزارکنندگان انتخابات به هدف پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات " تقلب گسترده ای " مرتکب شده اند اما دولت می گوید " انتخابات سالمی " برگزار کرده است

وزیر اطلاعات: سخنان رفسنجانی تکرار حرف سران فتنه است


حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، طی سخنانی در قم به‌شدت به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، و فرزندان وی حمله کرد و گفت که او «بیانیه‌های سران فتنه را تکرار می‌کند».

بیشتر بخوانید:
هاشمی رفسنجانی: مردم نخواهند باید برویم
نامه رفسنجانی به خامنه‌ای: مانع شعله‌ورتر شدن اين آتش شوید
وزیر اطلاعات همچنین تصریح کرد هم‌اکنون «تمامیت نظام از درون به چالش و تهدید کشیده شده»، به طوری که «افرادی تاثیرگذار که باید از نظام و ولایت دفاع کنند در مقابل رهبری ایستاده‌اند».

حیدر مصلحی که چهارشنبه شب در نشست «تحلیل و بررسی وضعیت امنیتی کشور» در مدرسه فیضیه قم شرکت کرده بود، رویدادهای پس از انتخابات را به «فتنه بزرگی» تشبیه کرد که همانند «کوه یخ» است که «بخش عمده‌ای از آن در زیر آب و تنها بخش کوچکی در ظاهر نمایان است».

حیدر مصلحی با بیان این که «همواره در فتنه‌های به وجود آمده در کشور برخی واهمه دارند که اسم افرادی برده شود» تصریح کرد: «فتنه‌ها عمدتا از سوی خواص جامعه و آقازاده‌ها به نظام اسلامی وارد آمده است.»

وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی گفت: «متاسفانه کسانی که انتظار می‌رود سینه‌چاک ولایت بوده و در صحنه‌های حساس انقلاب حاضر باشند، امروز شاهد هستیم میان مخالفان و نظام اسلامی واسطه‌گری می‌کنند و البته این از ویژگی‌های جنگ نرم دشمنان است.»

حیدر مصلحی در بخش دیگری از سخنان خود به طور مستقیم به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، اشاره کرد و به‌ویژه نسبت به سخنان وی در سفر اخیرش به مشهد انتقاد کرد.وزیر اطلاعات دولت محمود احمدی‌نژاد گفت: «متاسفانه هاشمی رفسنجانی در سفر اخیر خود به مشهد مقدس صحبت‌های خود در خطبه‌های نماز جمعه را تایید کرده و سخنانی در راستای بیانیه‌های سران فتنه می‌گوید.»

حیدر مصلحی تصریح کرد: «ایشان مشروعیت ولایت فقیه را در گرو مقبولیت مردمی می‌داند و اعتقاد دارد که هرگاه مردم پذیرای ولی‌فقیه نبودند وی [ولی فقیه] باید از این سمت کناره‌گیری کند.»

اکبر هاشمی رفسنجانی در دیدار با برخی تشکل‌های دانشجویی در مشهد گفته بود که وضع به گونه‌ای شده که «تحمل» انتقاد وجود ندارد و بار دیگر بر راهکارهایش که در آخرین نماز جمعه خود پیشنهاد داده بود تاکید کرد.

رئیس مجلس خبرگان در آن نشست دانشجویی با بیان این که برخی اصول‌گرایان «فکر می‌کنند رای مردم زینتی است» تصریح کرده بود که «مردم ایران معتقد و مسلمانند، اگر ما را می‌خواهند حکومت می‌کنیم و اگر نمی‌خواهند می‌رویم».

وزیر اطلاعات دولت دهم در ادامه انتقاد از رئیس مجلس خبرگان رهبری گفت: «هاشمی همچنین برخی گروه‌ها و اقشار مردمی همچون زنان را نیز به حضور در خیابان‌ها دعوت کرد تا به نوعی قدرت برخورد نیروهای انتظامی را از آنان بگیرد.»اکبر هاشمی رفسنجانی در مشهد گفته بود: «حکومت پول دارد.

نیرو دارد می‌تواند در خیابان آدم جمع کند، ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو، کارگر ، مدیر، صنعت‌گر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار داده شوند.»

رئیس مجلس خبرگان ‌ضمن انتقاد از برخورد خشونت‌آمیز با معترضان گفته بود: «در تجمع‌ها و تظاهرات نمی‌شود با خشونت با زنان برخورد كرد و ترس من این است كه این تجمع‌ها به جمع خانم‌ها هم سرایت كند.»

حیدر مصلحی در بخش دیگر از سخنان خود برخی از فرزندان مقام‌های جمهوری اسلامی را متهم به براندازی کرد و گفت: «در دفتر یکی از این آقازاده‌ها که از همراهان یکی از سران فتنه است جزوه‌ای پیدا کردیم که در آن به صراحت طرح براندازی نظام دنبال می‌شد و بیانیه‌هایی که امروز از سوی آنها صادر می‌شود دقیقا بر اساس همین جزوه است.»

وی در ادامه تاکید کرد که نظام «از تخلفات برخی خواص و آقازاده‌های ایشان نمی‌گذرد».وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی همچنین در پاسخ به سئوالی در مورد فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی گفت که «اقداماتی در این زمینه در دست اقدام است، ولی می‌خواهیم در این موارد معاندین نتوانند دست به اسطوره‌سازی بزنند».

وی افزود: «امروز برخی افراد شدیدا به دنبال آن هستند که از سوی نظام دستگیر شوند و اسطوره‌سازی کنند.»وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی همچنین شمار معترضان در روز ۱۶ آذر را نزدیک به ۱۲۰۰ نفر ذکر کرد که به گفته او «به زحمت و از سراسر کشور» جمع شده بوند.

وی همچنین اظهار داشت علت مرگ رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک، هنوز مشخص نشده است.

‫ زندانیان سیاسی از ما چه انتظار دارند؟

رضا حسین بر
‫تحلیل گر سیاسی

‫ ‫اگر شما اکنون در زندان میبودید، از مردم چه انتظاری میداشتید؟، در زندان به چه فکر میکردید؟ شکنجه ها را به چه دلیلی تحمل مینمودید؟ آینده خود را چطور میدید؟ به چه چیزی امید میبستید؟ راه نجات خود را در چه میدید؟
‫کسی که در زندان است کاملا بی دفاع است و تنها امیدش کسانی هستند که خارج از زندان هستند، همانطور که ما به او و دیگران امید داشتیم که در مبارزه شرکت کنند. شاید ما هم به امید او و دیگران اصلا در تظاهرات شرکت نکردیم. اما زندانی به خاطر ما خطر کرد و برای تحقق ارمان های ما دست به مبارزه زد و دستگیر شد و شاید هیچکس نداند او اکنون کجاست، ولی او میداند ما کجا هستیم. او میداند ما آزادیم. او میداند هدف های ما هنوز بدست نیامده. اما او نمیداند ما برای او کاری میکنیم یا نه. . به همین دلیل مسولیت ما بسیار سنگین است.

‫ما میدانیم که جمهوری اسلامی زندانیا ن را شکنجه مینماید، مورد تجاوز قرار میدهد، پوست شان را میکشد، ابروی شان را میبرد، بد نامشان میکند و سپس بدارشان می آویزد. کسانی که درین شرایط هستند از ما چه انتظار دارند و ما باید برای انها چه بکنیم؟ در واقع، ما هر چه برای انها انجام به دهیم برای خود کرده ایم زیرا که انها بخاطر ما و آرمانهای ما درد هایی را میکشند که ما هم میبایستی میکشیدیم. شاید، ما میبایست بجای انها زندان میبودیم و بجای انها زجر میکشیدیم؛ اما اینک، که ما آزادیم، نباید هر گز فراموش کینم چه کسانی بخاطر ما شکنجه میشوند.
‫زندانیان را نور امید رهایی و قدر شناسی مردم زنده نگهه میدارد. به همین دلیل، اولویت اول ما باید مبارزه بی امان برای نجات جان انها باشد. این امر بسیار مهمی است؛ زیرا اگر مردم بدانند که کسی در فکر زندانیان نیست، هیچ کس جان عزیز خود را فدای عموم نخواهد کرد.
‫کار های سیاسی کارهای دسته جمعی است و جمع، جمع نمیشود مگر اطمینان حاصل کند که جمع پشتیبان اوست. زندانیان سیاسی به این امید زنده اند که جمع عظیمی بخاطر انها شبانه روز مبارزه کنند. بنا بر این، نه تنها ما باید این اطمینان را برای نجات انها ایجاد کنیم، بلکه، این اطمینان را در انها و تعهد را در خود پدید آوریم که تا پیروزی و رسیدن به اهداف مشترک، پیگیرانه مبارزه خواهیم کرد.
‫سرگذشت زندانیان نشان میدهد که دولت کوشش میکند که چنین جلوه دهد که هیچ کس بفکر زندانیان نیست و انهاا فراموش شده اند و انها بیهوده خود را فدا کرده اند. تمام تلاش شکنجه گران همین است. ما باید با تمام قوا از این جلو گیری کنیم.
‫خوشبختانه، وسایل دفاع از زندانیان زیاد است. سازمان های بین المللی هم زیاد است. سازمان های حقوق بشر هم زیاد است. وسایل ارتباط جمعی و مخصوصا وبلاگ نویسی هم از حد خارج است. آنچه اهمیت دارد داشتن یک حس نیرومند انسانی است که بیطرفانه به یک انسان، جدا از وابستگی های سیاسی و حزبی، نگاه کند و همه زندانیان سیاسی را هچون خود خویش حس کند و درد انها را درد خود بداند و آزادی انها را ارمان خود بداند.
‫برای این که به این آرزو برسیم، لازم است که انسانیت را فرا تر از هر حزب، عقیده و منطقه بدانیم و آزادی خود را وابسته بازادی دیگران و خوشبختی خود را در گرو خوشبختی همه بدانیم.

آتش زدن تصویر احمدی نژاد در قزوین

اخبار حقوق بشر کردستان ایران



خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان:
تایید محکومیت محمد عزیزی به 6 سال حبس شعبه چهار دادگاه تجدید نظر حکم 6 سال حبس


محمد عزیزی، شهروند کردی که به اتهام همکاری با احزاب کردی بازداشت و زندانی شده بود را تایید کرد. محکومیت این شهروند کرد در حالی به تایید شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر رسید که نامبرده از اواخر زمستان سال گذشته به اتهام همکاری با احزاب کردی بازداشت و زندانی شده بود و پس از تحمل 11 ماه بازداشت، توسط شعبه ی اول دادگاه انقلاب سقز به 6 سال حبس محکوم گردید.گفتنی است؛ وی پیشتر نیز به اتهام همکاری با احزاب کردی به تحمل 8 سال حبس در تبعید محکوم شده بود که دوران محکومیت خود را در زندان اردبیل سپری نمود. همچنین محمد عزیزی در هنگام بازجویی و برگزاری جلسات دادگاه وکیل نداشته و در حال حاضر دارای یک فرزند یکساله می باشد.

==================

عدم برگزاری جلسه رسیدگی به اتهامات محی الدین آزادی و شیرکو رحیمی

دومین جلسه‌ی دادگاهی محی الدین آزادی و شیرکو رحیمی، دو شهروند کُرد که قرار بود روز دوشنبه 16 آذر ماه در شعبه‌ی اول دادگاه نظامی استان کردستان در سنندج تشکیل شود به دلیل عدم حضور قاضی برگزار نشد. جلسه ی دوم رسیدگی به اتهامات این دو شهروند کرد در حالی برگزار نشد که آنها از اسفند ماه سال گذشته به اتهام «همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون کرد» بازداشت شده و در زندان سقز در بلاتکلیفی به سر می برند. همچنین جلسه اول رسیدگی به اتهامات نامبردگان نیز بدون هیچ نتیجه ای در آبان ماه امسال به کار خود پایان داده بود.

گفتنی است؛ این دو شهروند سقزی هربار جهت حضور در جلسات دادگاه از زندان سقز به شهر سنندج منتقل می شوند و این در حالی است که محی الدین آزادی به دلیل بیماری معده در وضعیت نامناسبی به سر می‌برد و درخواست‌هاى مکرر وى براى انتقال به بیمارستان خارج از زندان جهت انجام مداوا مورد مخالفت مسئولان زندان قرار گرفته است.ضمناً محی الدین آزادی دارای سه فرزنداست که هم اکنون درشرایط بسیار بد مالی به سر می برند.

==============


اطلاعيه

دبيرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر كردستانضبط نامه كبودوند به دبير كل سازمان مللدرآستانه روز جهاني حقوق بشر محمد صديق كبودوند ريس در بند سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان نامه اي به دبير كل سازمان ملل متحد نوشته كه گفته ميشود در جريان ارسال آن به بيرون توسط ماموران حفاظت اطلاعات زندان اوين ضبط شده است.

كبودوند درآن نامه خواستار ارائه راه كار هاي جديد و كار سازتر با ضمانت اجرايي كافي از سوي سازمان ملل متحد براي پيشگيري از نقض حقوق بشر در سطح جهان و بويژه خاورميانه و ايران شده است.

ريس سازمان حقوق بشر كردستان همچنين از آقاي بانگي مون درخواست كرده تا براي رهايي وآزادي زندانيان سياسي ،عقيده تي و وجداني در ايران تلاش كند.از زمان انتقال كبودوند به بند 3 زندان اوين محدوديتهاي زيادي از جمله ضبط تمامي دفاتر و نوشته ها و يادداشتهاي ايشان كه طي سالهاي گذشته در زندان نگاشته شده و گفته ميشود بالغ بر 1000 صفحه و چند كتاب در رابطه با موضوعات حقوق بشري بوده است ايجاد شده است .

ريس سازمان حقوق بشر كردستان همچنين از بهمن ماه گذشته از ديدار حضوري با فرزندانش محروم شده است.


چهارشنبه /نهم دسامبر2009

توطئه دشمن برعليه بلوچستان جدی است!


مدتهاست که مزدوران زابلی رژيم دربلوچستان، برنامه های شومی را دررابطه با تقسيم بلوچستان به مناطق گوناگون ونهايتاً حذف نام بلوچستان، ازجغرافيای منطقه، درسرمی پرورانند. طرح کوچ دادن افراد غيربلوچ ازمناطق مرکزی ايران به شهرهای بلوچستان وفراهم ساختن تمامی امکانات کاری ورفاهی برای آنها، به همين منظورصورت ميگرفت تا بلوچ را دربلوچستان دراقليت قراردهند. زابلی ها همانند موروملخ به بلوچستان سرازيرگشتند وبا پشتوانه حکومت تهران، تمامی پستهای اداری را به تصرف درآوردند وبلوچها را به حاشيه راندند.
به اين نيزبسنده نکردند وبه بهانه اينکه جمعيت بلوچها درحال افزايش است(استناد به سخنان آيت الله مکارم شيرازی درديداربا آقای مولوی عبدالحميد وگروه همراهش)، دستوردادند تا زنان بارداربلوچ را که جهت وضع حمل به زايشگاههای استان، بخصوص زاهدان مواجعه ميکردند، نا جوانمردانه به همراه نوزادانشان به قتل برسانند. فقط دريکی اززايشگاههای زاهدان وتوسط يکی ازماماهای زابلی، بيش از۳۰ زن بلوچ کشته شدند که فرد يادشده پس ازافشا شدن وترس ازانتقام گيری، به کرمان منتقل شد.
درزاهدان وخاش، با راه اندازی اکيپهای پزشکی، به کوچه وخيابان ريختند وبه شکارکودکان بلوچ که درحال بازی بودند، پرداختند وبا خوراندن زهربه آنها، تحت عنوان واکسن های پيشگيری و... دهها کودک معصوم وبی گناه بلوچ را ازهستی ساقط کردند.
در۵ سال اخيروپس ازآنکه احمدی نژاد رئيس جمهورايران شد وبه باندهای زابلی اختيارتام داد، هزاران جوان ونوجوان بلوچ که قبلاً درزندان بسرميبردند، دسته دسته اعدام شدند. دستگيری بلوچ وتيرباران وی به امری عادی مبدل گشت. زابلی مسلح به راحتی ميتواند واجازه دارد وارد هرخانه ای شود وهربلوچی را که اراده کند دستگيرکند ويا به قتل برساند وپاداش بگيرد.
اين کينه ونفرت همچنان زبانه ميکشد وزابلی ها، درخلوت ومخفيانه اهداف شوم خويش را ادامه ميدهند. با توجه به نوشته اخيرآقای محمود براهوئی نژاد، روزنامه نگاربلوچ درزاهدان که تحت عنوان " بلوچستان‌زدائی در برخی ادارات و رسانه‌های استان " در روزنامه "ابتکار سیستان و بلوچستان" چاپ شده است، آنها نام بلوچستان را از سايتها ومدارک برخی ازدانشگاهها و اداره جات حذف کرده اند. بنده جهت اطلاع بيشتر، متن مطلب ياد شده را درپايان همين نوشته ضميمه ميکنم.
برتمامی اقشارملت بلوچ است تا دراين رابطه سکوت نکنند. روحانيت بلوچ، تحصيلکردگان وروشنفکران، دانش آموزان ودانشجويان، کسبه وبازاريان، نمايندگان مجلس، همه وهمه، يکپارچه ومتحد صدای اعتراض خويش رابرعليه اين اقدام فاشيستی وضد بلوچی بلند کنند واجازه ندهند تا چنين جنايتی صورت گيرد. درصورتی که اين جانيان دست ازسرملت بلوچ وسرزمين بلوچستان برندارند، راه حل ديگری پيش روی ملت بلوچ نخواهد بود مگراينکه، يکايک اسلحه به دست گيرند وبه پاسداری ازوطن خويش بپردازند....
http://www.pahra.blogsky.com/1388/09/18/post-13703/
کريم بلوچ
۹ دسامبر۲۰۰۹

۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه

جندالله مدعی دستگیری "سرکرده جوخه های ترور وزارت اطلاعات" در بلوچستان شد

گروه جندالله طی اطلاعيه ای مدعی دستگيری یکی از "مهره های وزارت اطلاعات و سرکرده جوخه های ترور وزارت اطلاعات" گرديد.
در بخشی از اطلاعيه اين گروه آمده است : ... بامداد روز چهارشنبه 18 آذر 88 رزمندگان شاخه اطلاعاتی جنبش یکی از مهمترین مهره های وزارت اطلاعات و سرکرده جوخه های ترور وزارت اطلاعات با نام حاجی حکیم شیروزی را در یکی از شهرهای مرزی بلوچستان دستگیر کردند و با اعترافات وی سه خانه تیمی وزارت اطلاعات کشف گردید و رزمندگان جنبش سه عملیات را در خانه های تیمی به اجرا گذاشتند که مزدوران وزارت اطلاعات پیش از عملیات فرار کرده بودند و امکانات اطلاعاتی و نظامی زیادی به جا گذاشته بودند که مبارزان جنبش آن را به غنیمت گرفتند.
در اطلاعيه جندالله حاجی حکیم شیروزی مسئول چند جوخه ترور بوده است. در مورد نحوه دستگيری حاجی حکیم شیروزی به دست جندالله آمده است : اطلاعاتی به شاخه اطلاعاتی جنبش رسید که آقای حکیم در تهران با فرماندهان سپاه جلسه داشته است و قرار است روز چهارشنبه به بلوچستان بازگردد و طبق اطلاعات بدست آمده مبارزان برنامه ای دقیق طراحی کرده و بامداد روز چهارشنبه در حالی که آقای شیروزی از فرودگاه به سوی خانه تیمی در حرکت بود توسط مبارزان دستگیر شد و در ساعات اولیه به جرائم خود اعتراف نمود و با اعترافات وی مبارزان در سه نقطه علیه سه خانه تیمی عملیات انجام دادند که به خاطر تاخیر حاجی حکیم تروریستهای وزارت اطلاعات متوجه شده و فرار کرده بودند.
آقای حکیم نام تمامی وابستگان و مخبران و جاسوسان نظام را در منطقه گرفته است و اسامی 10 تن از مهمترین جاسوسان و مخبران را اعتراف کرده است و هنوز تحت بازجوئی است.

عفو بین الملل: نقض حقوق بشر در ایران در بدترین شرایط طی دو دهه


سازمان عفو بین الملل با انتشار گزارشی درباره وقایع پس از انتخابات خردادماه ایران، "نقض" حقوق بشر در این کشور را در بدترین شرایط طی 20 سال گذشته ارزیابی کرده است.
حسیبه حاج سهراوی، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بین الملل، گفته است که مقام های ارشد ایران باید درباره اتهام های شکنجه معترضین از جمله تجاوز، قتل و سایر بدرفتاری ها بطور مستقل و کامل تحقیق کنند.
عفو بین الملل می گوید، به نظر می رسد که تحقیقاتی که تا کنون مقام های ایرانی درباره اتهام های مطرح شده کرده اند، با هدف جلوگیری از روشن شدن حقیقت بوده است.
ایران هنوز به این گزارش واکنش نشان نداده است اما معمولا هرگونه گزارش انتقادآمیزی درباره خود را به انگیزه های سیاسی نسبت می دهد. هرچند مقام های این کشور اذعان کرده اند که در مواردی از جمله در بازداشتگاه کهریزک بدرفتاری های جدی با معترضان صورت گرفته است، اما آن را به ماموران رده پایین نسبت می دهند.
مجلس ایران پس از آن حوادث کمیته ای ویژه برای رسیدگی به اتهام های آزار و اذیت جنسی برخی از بازداشتی ها تشکیل داد و مقام های قضایی نیز به رسیدگی به این اتهام ها تاکید کرده اند.
عفو بین الملل به ویژه از آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، خواسته است که به دو نماینده سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر اجازه بازدید از ایران را بدهد.
خانم سهروای گفت: "اعضای گروه های شبه نظامی و مقام های رسمی که در این تخلفات دست داشتند باید محاکمه شوند و در هیچ شرایطی کسی نباید اعدام شود."
وی گفته است آیت الله خامنه ای باید دستور دعوت از نمایندگان ویژه سازمان ملل متحد در مورد شکنجه و اعدام های فراقانونی، بدون محاکمه و خودسرانه را بدهد تا اطمینان خاطر حاصل شود که تحقیقات درباره اتهام های مطرح شده، مستقل و قاطع خواهد بود.
ایران قبلا این گونه درخواست ها را نادیده گرفته و آن را دخالتی در امور داخلی خود نامیده است.
به گفته عفو بین الملل، مانفرد نوواک، نماینده سازمان ملل متحد در امور شکنجه و فیلیپ آلستون، نماینده این نهاد در امور "اعدام های فراقانونی، بدون محاکمه و خودسرانه" رسما از ایران خواسته اند که به این کشور سفر کنند، ولی هنوز منتظر پاسخ دولت ایران هستند.
گزارش عفو بین الملل شامل اظهارات افرادیست که در حین تظاهرات پس از انتخابات بازداشت شدند و برخی از آن ها از آن زمان ایران را ترک کرده اند.
معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بین الملل می گوید، مقام های ایران باید اطمینان خاطر دهند که کنترل و نظارت بر تظاهرات مطابق با استانداردهای بین المللی خواهد بود و بسیج و سایر نهادهای مسلح را از خیابان ها دور نگه دارند.
خانم سهراوی می گوید هر فردی که بازداشت یا دستگیر شده باید از شکنجه و سایر بدرفتاری ها مصون باشد، زندانیان عقیدتی باید آزاد شوند و افرادی که پس از محاکمات غیر عادلانه مانند "دادگاه های نمایشی" محکوم شدند، باید پرونده آنها مجددا رسیدگی شود یا آزاد شوند.
به گفته این مدیر عفو بین الملل، تمام مجازات های مرگ باید به مجازات هایی غیر از اعدام تبدیل شوند و افرادی که هنوز مورد محاکمه قرار نگرفته اند از دادگاه عادلانه برخوردار باشند.

bbc

استراتژی جمهوری اسلامی: «شما هم مثل ما جنایتکارید»


مجید محمدی (جامعه‌شناس)
پاسخ نماینده‌ی ایران در سازمان ملل به رای اکثریت اعضای مجمع عمومی در محکوم کردن ایران به خاطر نقض حقوق بشر در سال ۲۰۰۹، ایراد بیانیه‌ای در ذکر نقض حقوق فلسطینی‌ها و بومیان کانادا بوده است.

مسئولان جمهوری اسلامی در برابر کهریزک و اوین، ابوغریب و گوانتانامو را دارند و در برابر کشتار زندانیان در سال ۱۳۶۷ کشتار صبرا و شتیلا و در برابر عملیات تروریستی خود در خارج از کشور، ترورهای موساد و سی آی ای را.

مسئولان جمهوری اسلامی هر جا به واکنشی در مورد نقض حقوق مردم در ایران مواجه شده‌اند به ذکر نقض حقوق بشر توسط دیگر کشورها پرداخته‌اند.از مجموعه‌ی واکنش‌های مقامات ایرانی به انتقادات، چنین به نظر می‌رسد که تا می‌توانند پرسش را با پرسش پاسخ می‌دهند (کاری که در مصاحبه‌های مطبوعاتی انجام می‌گیرد) و در محتوای پرسش متقابل به همسانی دو طرف در تنزل رتبه‌ی اخلاقی و نقض حقوق اساسی مردم اشاره می‌کنند.

بدین ترتیب، نمایندگان جمهوری اسلامی و مقامات سیاسی در دوره‌ی احمدی نژاد به استراتژی «شما هم مثل ما جنایتکارید» تمسک کرده‌اند.


این استراتژی حاکی از چگونه تحولی در ایدئولوژی حکومت داری و مواجهه با مخالفان و نیز نگرش به خود در میان حاکمان جمهوری اسلامی است؟


واقعگرایی خام


حکومت ایران در دوران آیت‌الله خامنه‌ای آشکارا از آرمانگرایی دهه‌ی ۱۳۶۰ به واقعگرایی خام دهه‌ی ۱۳۸۰ که صرفا به قدرت برهنه و زور متکی است گذر کرده است.

دیپلماسی در برابر دول خارجی و مدارا و مصالحه با مخالفان داخلی جای خود را به تهدید و ارعاب داده است. دولت‌های رفسنجانی و خاتمی از این که در چارچوب گفتمان اقتدارگرایی سخن بگویند ابا داشتند و هنوز بر این باور بودند که حکومت در عین امتیازات گسترده برای روحانیت بدون اتکای به مردم دشوار است.

آنها تلاش می‌کردند بر نظامی‌گرایی و اقتدارگرایی سلطانی آیت‌الله خامنه‌ای سرپوش بگذارند یا با آن کج‌دار و مریز رفتار می‌کردند.
اما حکومت نظامیان در دوران دولت احمدی نژاد پرده‌ها را کنار زد و منویات آیت‌الله خامنه‌ای را مبنی بر این که حکومت برهان قاطع یا همان قدرت قاهره را دست دارد و تنها به همین دلیل مردم باید اطاعت کنند به روشنی بیان کرد. البته این برهان قاطع در گفتمان سیاسی حاکمیت به عنوان ضرورت اطاعت مردم از جانشین پیامبر و ائمه مطرح می‌شود اما جانشینی که مهم‌ترین مشخصه‌ی وی در دست داشتن قدرت قاهره است.

آیت‌الله خامنه‌ای در طی دو دهه ارتباطات و شبکه‌های لازم برای حکومت بر اساس قدرت قاهره را بر ساخت و شبکه‌ای از نیروهای نظامی و شبه نظامی وفادار به خود را در سراسر کشور به وجود آورد که اکنون قدرت را در دست دارند.


ورشکستگی اخلاقی

حاکمان جمهوری اسلامی همچنان مدعی حکومت آرمانی شیعه‌اند و هنوز هم خود را در مقام ائمه‌ی شیعه و مخالفان خود را در جایگاه شمر و یزید قرار می‌دهند. اما هنگامی که با انتقاد مواجه می‌شوند و می‌دانند که طرف مقابل شواهد کافی برای انتقادات خود در دست دارد و فسادها و جنایات قابل انکار نیست، برای گرفتن برتری اخلاقی از طرف مقابل به او گوشزد می‌شود که «شما هم در این مورد دست کمی از ما ندارید.»

اما این گوشزدها معمولا قیاس مع الفارق است. رفتاری که دولت کانادا با بومی‌های خود دارد اصولا قابل مقایسه با رفتار حکومت ایران با مخالفان کرد و بلوچ یا بهاییان نیست. در کدام شهر کانادا بومیان را بر تیرهای چراغ راهنمایی به دار می‌کشند یا مدارس آنها را می‌بندند؟ موردی سراغ نداریم که بومیان کانادایی در خیابان دزدیده شده یا رسانه‌های آنها توقیف شده باشد یا جلوی تظاهرات یا اعتراضات آنها گرفته شده باشد.

همچنین رفتار دولت اسرائیل با فلسطینیان قابل مقایسه با رفتار حکومت ایران با مخالفان خود نیست. در ایران افراد به صرف عضویت در گرو‌ه‌هایی که به مبارزه‌ی مسلحانه باور دارند دستگیر و اعدام می‌شوند.

با این معیار یک نفر از اعضای حماس نباید در اسرائیل و نوار غزه و کرانه‌ی باختری زنده بمانند. اما دولت ایران معترضانی را که تنها به راهپیمایی سکوت اقدام کرده بودند در شرایط غیر جنگی به گلوله می‌بندد، کاری که حتی دولت اسرائیل با پرونده‌ی غیر قابل قبولش در حوزه حقوق بشر انجام نمی‌دهد.

حاکمیت هرج و مرج
آنچه در پس زمینه‌ی این نوع مواجهه با انتقادات قرار دارد آن است که از منظر حاکمان جمهوری اسلامی هیچ قانون و قاعده‌ای بر عالم حاکم نیست و هر که زور و قدرت تبلیغاتی و فریبکاری و ثروت‌اش بیشتر باشد جهان را در اختیار دارد. از نگاه اینان تنها هرج و مرج بر جهان حاکم است و در این وانفسای آشفتگی و به هم ریختگی، گروهی با عزم جزم و قدرت ارعاب و سرکوب می‌توانند زمام عالم را در دست بگیرند، چنان که این کار را در داخل کشور کرده‌اند.

حاکمان نظامی ایران با اتکا بر قدرت لویاتان هابزی خود معتقدند که هیچ نیروی مردمی نمی‌تواند با این دیوار سنگی سلاح و خشونت برخورد کند. («كسانی هم كه با اشاره، تشویق، و لبخند دشمن، می‌خواهند با نظام اسلامی ... مواجه شوند، بدانند كه سر به سنگ می‌كوبند»: آیت‌الله خامنه‌ای، الف، ۴ آذر ۱۳۸۸) بحثی که حاکمان ایران از مدیریت عالم می‌کنند دقیقا به همین موضوع ارجاع دارد.


ارعاب موثر واقع می‌شود


رژیم استبدادی دینی با اتکا به دیدگاه آشوب محوری که دارد ارعاب را موثر ترین روش برای رسیدن به خواست‌های خود می‌داند و از این که در این خصوص جنایتکار و تروریست خوانده شود ابایی ندارد.

مقامات امروز رژیم به فتوای قتل سلمان رشدی افتخار می‌کنند چون جنبه‌ی بازدارندگی داشته و به عنوان مثال کارگردان فیلم ۲۰۱۲ را از نمایش صحنه ی تخریب کعبه (در عین نمایش تخریب بناهای مذهبی دیگر ادیان) به دلیل ترس از فتوای مربوط به رشدی بازداشته است. (سایت الف، ۱۵ آذر ۱۳۸۸) مبنای این استدلال آن است که اگر مردم را از قتل بترسانید آنها واکنش نشان می‌دهند و به دلیل ترس از حرفی که می‌خواسته اند بزنند یا کاری که می‌خواسته‌اند انجام دهند باز می‌ایستند.

برای بازدارندگی دیگر کشورها از مداخله در امور داخلی نیز همواره به ظرفیت رژیم کنونی برای عملیات تروریستی در سطح جهان اشاره می‌شود.

مقامات رژیم مدعیات اخلاقیِ پیش از تاسیس جمهوری اسلامی را کنار گذاشته و صرفا با اتکا به زور و ارعاب در سطح ملی و بین‌المللی عمل می‌کنند.

این مقامات درپیش گیری این سیاست نیز تلویحا از اعلام جنایتکار بودن خود شرمنده نیستند.


ما تازه شروع کرده‌ایم


پاسخ احمدی نژاد به انتقادات نامزدهای مخالف وی در مورد نقض حقوق دانشجویان و زنان و جوانان و کتک زدن مردم در خیابان‌ها توسط بسیج و لباس شخصی‌ها (در مناظرات تلویزیونی دوران انتخابات) آن بود که اصلاح طلبان در دهه‌ی شصت خود به همه‌ی این کارها دست می‌زدند. وقتی از احمدی نژاد در مورد قتل ندا آقا سلطان در مصاحبه با شبکه‌ی سی بی اس سوال می‌شود به قتل زنی مصری در آلمان اشاره می‌کند.

بدین ترتیب پاسخ ضمنی مسئولان ایران آن است «شما اصلاح طلبان قبلا مشغول سرکوب بوده‌اید و شما غربی‌ها قرنهاست که دارید جنایت می‌کنید، دولت من تازه شروع کرده ‌است.»

بدین ترتیب هم مردم ایران و هم طرف‌های خارجی حکومت با واقعیت تازه‌ای روبه‌رو هستند: حکومتی که تنها زبان زور را می‌فهمد و نه به اصول اخلاقی، نه به حقوق بین‌الملل، و نه به حقوق اساسی شهروندان قائل است.

این رژیم در هیچ سطحی قابل اعتماد نیست. به همین دلیل طرف‌های داخلی و خارجی در مذاکرات حتما باید تضمین‌های لازم را کسب کنند چون هر لحظه مقامات ایرانی ممکن است سخن خود را تغییر دهند.

مخالفان داخلی اکنون متوجه شده‌اند که این حکومت از این که سه میلیون نفر در اعتراض به خیابان بیایند به خود نمی‌آید و با سرکوب مردم به اعمال قدرت ادامه می‌دهد.

مردمی‌ که می‌خواهند با نمایش قدرت و مخالفت خویش در خیابان‌ها رژیم را به عقب نشینی وادار کنند حکومت را با حرکت‌های غیر خشن خود در موقعیتی قرار داده‌اند که نمی‌تواند به خشونت مورد نظر خود تمسک کند و با فشار عمومی در مراحلی مجبور به عقب نشینی شده است.

در تظاهرات روز قدس، سیزده آبان و ۱۶ آذر گزارشی در مورد کشته شدن معترضان نرسیده است که این یک پیروزی بزرگ برای جنبش سبز است. این حکومت بر آن است تا آخرین فشنگ خود بجنگد چون آن قدر پرونده‌ی خود را سیاه می‌بیند که هر گونه عقب نشینی را به معنای اعدام تک تک نیروهای درگیر تلقی می‌کند. به همین دلیل، رهبران و تحلیلگران جنبش همواره از ادبیاتی که به این ترس دامن می‌زند می‌پرهیزند.

خامنه ای به عنوان «دیکتاتور سال» برگزیده شد

اسلو، 9 دسامبر: علی خامنه ای روز چهارشنبه (امروز) برنده ی جایزه ی «دیکتاتور سال» در دانشگاه اسلو شد. انتخاب او از میان 11 کاندیدا که توسط متخصصین حقوق بشر گزینش شده بودند انجام گرفت. این کاندیداها شامل کیم یونگ رهبر کره ی شمالی، رابرت موگابه رئیس جمهور زیمبابوه و تان شو ژنرال میانمار نیز می شدند

روز دانشجو، دغدغه ها و انتظارات دانشجويان اهل سنت

عبدالله حيدري

ابتداء اين روز مهم تاريخي را به تمام دانشجويان عزيز کشور تبريک عرض مي کنيم چه دانشجويان فعلي، چه سروراني که در گذشته دانشجو بوده اند و چه عزيزاني که در آينده دانشجو خواهند شد و از خداوند متعال و منان آرزو داريم که محبت علم و دانش را در قلب همه مان جاي دهد و ما را جزو کساني بگرداند که از علم و دانش در راه خدمت به انسانيت و ملت و کشور عزيزمان و در راه تعالي دانش و تمدن بشر بهره بگيريم.
اهل سنت که حداقل 20 در صد کل جمعيت کشور را تشکيل مي دهند، و تمام شهروندان ترکمن و اکثريت قاطع شهروندان کرد و بلوچ و بخش قابل ملاحظه اي از شهروندان فارس و عرب و ترک کشورمان افتخار پيروي از مذهب اهل سنت را دارند متأسفانه از لحاظ مذهبي وسياسي وفرهنگي و اجتماعي و اقتصادي حتي از اقليت هاي ديني کشور نيز با محروميت بيشتري روبرو هستند و تبعيض هايي که عليه اهل سنت اعمال مي شود به هيچ وجه قابل مقايسه با اقليت هاي ديني کشور نيست!(احتمالا بهائيان که يک فرقه انشعابي از شيعيان افراطي هستند فشار بيشتري تحمل مي کنند).
محروميت فرهنگي جامعه اهل سنت به گونه برنامه ريزي شده و ممتد از اول انقلاب تا کنون ادامه دارد اما به طور خلاصه دعدغه هاي قشر دانشجوي اهل سنت را بر مي شمريم.
به عنوان مقدمه بايد اضافه کنم که با وجود اينکه قانون اساسي کشور (با همه اجحافات و نواقصي که دارد) بخشي از حقوق اهل سنت را پذيرفته است که بر اساس آن مي بايست اهل سنت از حقوق سياسي و مذهبي و فرهنگي مساوي و يکنواختي با ساير شهروندان عزيز برخوردار مي بودند اما متأسفانه چنين نيست بلکه مشکلات عموم اهل سنت و از جمله مشکلات قشر تحصيل کرده و فرهنگي و دانشجو همواره روبه افزايش است و هر روز به کميت و کيفيت اين مشکلات افزوده مي شود. خلاصه آنرا بر مي شماريم:
1- از اولين کلاس ابتدايي تا آخرين مراحل دانشگاه يک محصل و دانشجوي اهل سنت احساس مي کند محيط درس و کلاس با او به عنوان يک بيگانه برخورد مي کند از معلم و فراش گرفته تا مدير مدرسه و بازرس و راهنما وغيره يک تبعيض آشکار اجتماعي که ناشي از آموزشهاي غلط محيط خانواده و کلاس و مدرسه و جو عمومي کشور است کاملا مشهود است.
2- از اولين مرحله تا آخرين مراحل تحصيلي فرزند اهل سنت با آرامش و اطمينان نمي تواند در محيط تحصيل مطابق عقيده و مذهب فقهي خودش نماز بخواند اگر چه رسما ممنوع نيست اما جو حاکم و دخالت هاي افراد متعصب رسمي و غير رسمي کاملا آنها را زير فشار قرار مي دهد.
3- در تمام دوران تحصيل جو عمومي تمام مراکز تحصيلي و دانشگاهي بر عليه اهل سنت است لذا علاوه بر اينک معلمان و اساتيد سرکلاس گزافه گويي مي کنند و عليه اهل سنت و عقايد حقه آنان دروغ و تهمت جعل مي کنند بسياري از افراطيهاي متعصب نيز خود را مبصر و رئيس هر دانسجوي اهل سنت مي دانند وهمواره به مناسبت و بدون مناسبت عليه اهل سنت جو سازي مي کنند و با تحقير و تبعيض سعي در منحرف کردن و به تعبير خودشان به استبصار کشاندن دانشجويان اهل سنت دارند.
4- برنامه درسي و کتابهاي رسمي در تمام مراحل کاملا بر خلاف معتقدات اهل سنت است و به هيچ عنوان نويسندگان اين کتابها عقايد اهل سنت را نه تنها مراعات نکرده که علنا به آن تاخته اند بخصوص در کتابهاي ديني و تاريخ علنا عليه اهل سنت و مقدسات آنان جبهه گيري کرده اند و عواطف و احساسات اهل سنت را به شدت پايمال نموده اند.
5- تقريبا در تمام مراحل بويژه مرحله ورود به دانشگاه تبعيض و گزينش آشکار است. علاوه بر اينکه خود پرسشهاي کنکور به امتحانات حوزه علميه قم شباهت آشکار دارد اگر دانشجوي اهل سنت با مدارا از فيلتر کنکور عبور کند بازهم ممکن است در فيلترهاي مختلف ديگر مانند بسيج و کميته و بهزيستي و بخصوص مصاحبه هاي حضوري که غالبا توسط يک هيئت روحاني شيعه برگزار مي شود و شباهت زيادي به به يک بازجويي جنايي دارد رد شود زيرا در اين مصاحبه علنا مي پرسند مذهبت چيست شيعه هستي يا سني؟ بسياري هم مي پرسند مسلماني يا سني؟! حتي اگر از اين مرحله هم بگذرد باز فيلتر حراست دانشگاه شمشير مسلطي برگردن هر دانشجوي سني است.
6- لذا امروز از چهار ميليون دانشجوي کشور که به تناسب آمار اهل سنت مي بايستي حداقل 20 درصد آن يعني حدود 800 هزار اهل سنت باشند با اينکه آمار دقيقي در دست نيست تصور نمي شود که حتي يک چهارم اين عدد هم وجود داشته باشد! اين تعدادي هم که توانسته اند به دانشگاه راه پيدا کنند بيشتر در دانشگاههاي آزاد هستند که غالبا به جهت پولي بودن که يک هزينه سنگين چند ميليون توماني بر خانواده فقير اهل سنت تحميل مي کند فيلتر کمتري اعمال ميشود و شانس کاريابي نيز تقريبا نزديک به صفر است! اينهمه ظلم و ستم و بي عدالتي را به کجا بايد شکايت کرد. کدام نهاد است که به اين دردهاي جامعه و دانشجويان اهل سنت توجه و رسيدگي کند؟!.
7- دانشجويان اهل سنت نيز که خود را بخش لا ينفکي از جامعه دانشجويي کشور مي داند از داشتن هرگونه تشکل سياسي و فرهنگي و حتي يک خبرنامه داخلي محروم است آيا مي توان انتظار داشت که تا 16 آذر 89 حد اقل يک ماهنامه دانشجويي و يک خبرنامه داخلي سرتاسري داشته باشند که بتوانند از اخبار يکديگر آگاه شوند؟!.
8- آيا مي توان انتظار داشت که گزينه مذهب و فيلترهاي تبعيض آميز ديگر را از مصاحبه حضوري دانشگاه حذف کنند تا هر دانشجوي شهروند به صرف نظر از اينکه چه دين و مذهبي دارد بدون دغدغه بتواند وارد دانشگاه شود.
9- آيا مي توان انتظار داشت که فشار هاي شيعه گري و سني زدايي و تبليغات گسترده مذهبي از دوش جامعه و دانشجويان اهل سنت برداشته و از برنامه دانشگاها و ساير مراکز آموزش حذف شود؟
10- آيا مي توان انتظار داشت که کار شکني ها و حوصله شکني ها و موانع مختلف از سر راه دانشجويان اهل سنت بويژه در مراحل کارشناسي ارشد و دکترا برداشته شود تا هر دانشجوي اهل سنت براحتي بتواند به سطوح عالي آموزشي راه پيدا کند؟!
11- آيا مي توان انتظار داشت که دانشجويان نخبه اهل سنت که در کنکور و مسابقات بين المللي و بورصيه هاي تحصيلي خارج امتياز مي آورند و با نمره عالي در صدر جدول قرار مي گيرند روحيه و عاطفه و احساسات و آينده شان با خنجر تعصب و تبعيض به خاک و خون کشيده نشود؟!
12- آيا مي توان انتظار داشت که دانشجويان اهل سنت پس از فارغ التحصيلي به عنوان شهروندان عادي از فرصت هاي شغلي موجود کشور بدون تبعيض و گزينش استفاده کنند؟!.
به اميد آن روز که عدالت اسلامي و نه مهروزي دروغين بر جامعه ايران و جهان حاکم باشد.
سنی نیوز

اطلاعیه جدید جنبش مبنی بر دستگیری سرکرده جوخه های ترور وزارت اطلاعات و کشف سه خانه تیمی وزارت اطلاعات


به نام خدا
بدینوسیله جنبش مقاومت مردمی جندالله به اطلاع عموم مردم بلوچستان و ایران می رساند که بامداد روز چهارشنبه 18 آذر 88 رزمندگان شاخه اطلاعاتی جنبش یکی از مهمترین مهره های وزارت اطلاعات و سرکرده جوخه های ترور وزارت اطلاعات با نام حاجی حکیم شیروزی را در یکی از شهرهای مرزی بلوچستان دستگیر کردند و با اعترافات وی سه خانه تیمی وزارت اطلاعات کشف گردید و رزمندگان جنبش سه عملیات را در خانه های تیمی به اجرا گذاشتند که مزدوران وزارت اطلاعات پیش از عملیات فرار کرده بودند و امکانات اطلاعاتی و نظامی زیادی به جا گذاشته بودند که مبارزان جنبش آن را به غنیمت گرفتند.
حاجی حکیم شیروزی یکی از عناصر و مهره های مهم وزارت اطلاعات در منطقه است که از سوی وزارت اطلاعات به عنوان سرکرده جوخه های ترور منصوب شده بود و چندین تیم تروریستی تحت سرکردگی وی مشغول فعالیت بوده اند و در یکی از عملیاتهای تروریستی که آقای حکیم به انجام رساند دو تن از نزدیکان و هواداران جنبش با نام حاجی سلیم ریکی و حاجی رفیق در ماه مبارک رمضان به شهادت رسیدند و همان زمان شاخه اطلاعاتی جنبش به اطلاعاتی دست یافت که شهادت دو هوادار جنبش توسط جوخه های ترور حاجی حکیم شیروزی صورت گرفته است و شاخه اطلاعاتی جنبش فعالیتش را برای دسترسی به حاجی حکیم شیروزی آغاز کرد و سه روز پیش اطلاعاتی به شاخه اطلاعاتی جنبش رسید که آقای حکیم در تهران با فرماندهان سپاه جلسه داشته است و قرار است روز چهارشنبه به بلوچستان بازگردد و طبق اطلاعات بدست آمده مبارزان برنامه ای دقیق طراحی کرده و بامداد روز چهارشنبه در حالی که آقای شیروزی از فرودگاه به سوی خانه تیمی در حرکت بود توسط مبارزان دستگیر شد و در ساعات اولیه به جرائم خود اعتراف نمود و با اعترافات وی مبارزان در سه نقطه علیه سه خانه تیمی عملیات انجام دادند که به خاطر تاخیر حاجی حکیم تروریستهای وزارت اطلاعات متوجه شده و فرار کرده بودند.
آقای حکیم نام تمامی وابستگان و مخبران و جاسوسان نظام را در منطقه گرفته است و اسامی 10 تن از مهمترین جاسوسان و مخبران را اعتراف کرده است و هنوز تحت بازجوئی است.
آقای حکیم شیروزی به جنایات خود اعتراف کرده است و بزودی به سزای جنایات خود خواهد رسید و باید مایه عبرتی باشد برای خائنان و مزدوران دیگر که راهی جز هلاکت و نابودی در پیش ندارند و دیر یا زود چنگال مقتدر مقاومت گلوی آنان را خواهد فشرد و این بدبختها باید بدانند که حتی برای اربابان خود ارزشی هم ارزشی ندارند و با هلاکتشان هیچ توجهی از سوی نظام به خانواده هایشان نمی شود در حالی که هلاک شدگان زابلی از امتیازات بسیار زیادی بهره مند می شوند و شهید خوانده می شوند به این مزدوران خائن هیچ توجهی نمی شود و حتی از سوی نظام برایشان مراسمی هم برگزار نمی شود و این خود نشانگر ذلت و بدبختی این مزدوران است که برای رژیمی جان خود را فدا می کنند که هیچ ارزشی برایشان قائل نیست و تاکنون بیش از صد مخبر و جاسوس رژیم کشته شده اند و هیچ کدام مورد توجه قرار نگرفته است و حتی در بسیاری موارد مبالغی که به مزدوران و جاسوسان پرداخت شده است از خانواده آنها پس گرفته شده است .
این بدبختهای خائن بهتر است که دست از خیانت بردارند و به آغوش ملت بازگردند و توبه کنند و بدانند که راهی جز هلاکت و تباهی و بربادی در پیش ندارند و این ناموس فروشان کثیف به بدترین وجه کشته خواهند شد.
در این اطلاعیه جنبش به وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هشدار می دهد که از اقدامات تروریستی باز آیند و بدانند که جنایات آنان بی پاسخ نخواهد ماند و امروز جنبش وارد فاز استشهادی شده است و دیگر نیازی به لشکر کشی و فرستادن گروههای چریکی نیست و عملیات پیشین به خوبی ضعف و ناتوانی سپاه و نظام را ثابت کرد و این عملیات برای مبارزان ثابت کرد که با هدف قرار گرفتن چند شخص مهم در نظام کل نظام مختل خواهد شد و دیگر جنبش پایگاهها و پاسگاهها را هدف قرار نمی دهد و تمام توان و قدرتش را برای اجرای عملیات های استشهادی علیه اراکین نظام صرف خواهد کرد.
سپاه و وزارت اطلاعات به خوبی می دانند که چقدر در برابر جنبش آسیب پذیر هستند و به چه آسانی ضربه می خورند و بهتر است که سپاه و وزارت اطلاعات از جنایات خود بازآیند و حقوق مردم را به مردم بدهند و به خشونت پایان دهند و در غیر این صورت منتظر عملیاتهای استشهادی جنبش باشند.
جنبش مقاومت مردمی جندالله

۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

دزدان دريايی كشتی ايرانی را ربودند

خبرگزاري پانا : عضو هيئت عامل سازمان بنادر ودريانوردي گفت: دزدان دريايي سومالي يك فروند كشتي ايراني را در آبهاي آزاد ربوده و 29 ملوان آن را به اسارت گرفتند. سعيد ايزديان اظهارداشت: يک كشتي ايراني 2روزپيش توسط دزدان دريايي سومالي ربوده شد.وي تعداد ملوانان اين كشتي را بيش از 29 نفر عنوان كرد و افزود: عده‌اي از افراد مسلح در سواحل سومالي اين كشتي ايراني را به تصرف خود درآورند.معاون سازمان بنادرو دريانوردي در پاسخ به اين سوال كه آيا دزدان دريايي در ازاي آزادي اين ملوانان درخواستي داشته اند، با بيان اينکه تاكنون درخواستي در اين خصوص صورت نگرفته است،اضافه کرد:ما نيز تلاشهايي از طرق وزارت امورخارجه صورت داده ايم.
ايزديان در خصوص آزادي ملوانان ايراني تصريح کرد: دزدان دريايي سومالي در حال حاضردر مخفيگاه هاي قبلي خود به سر مي برند و تا به حال 2 پيام صوتي مخابره شده را از دزدان دريافت کرده ايم و ردشان را گرفته ايم.
وي با ابراز بي اطلاعي از سلامت ملوانان ايراني افزود: چند نقطه در سراسر جهان ناامن هستند كه از جمله آنها سواحل سومالي است.

نیروی انتظامی: ۲۰۴ نفر در ناآرامی های روز ۱۶ آذر بازداشت شدند


عزيزالله رجب ‌زاده، فرمانده نيروى انتظامى تهران بزرگ، روز سه شنبه اعلام كرد كه در جريان اعتراض هاى دانشجويان و معترضان به نتيجه انتخابات در روز ۱۶ آذر، ۲۰۴ نفر بازداشت شده اند.

بر اساس گزارش خبرگزارى هاى ايران، وى گفته است كه «پليس در روز ۱۶ آذر هيچگونه تيراندازى نداشت و تنها در دو مورد از گاز اشك ‌آور استفاده كرد.»

به گفته اين فرمانده نيروى انتظامى، «مأموران پليس در روز ۱۶ آذر، ۱۶۵ مرد و ۳۹ زن را دستگير كردند كه افراد دستگير شده به مراجع قضايى معرفى شده و وضعيت آنها در دست بررسى قرار دارد.»

بیشتر بخوانید:
ادامه تجمع اعتراضی دانشجويان و درگيری های تازه در دانشگاه تهران آقای رجب زاده، حضور معترضان در اطراف دانشگاه تهران، خيابان انقلاب و چهارراه وليعصر در روز ۱۶ آذر را «پراكنده» توصيف كرد و گفت: با توجه به گسترش واحدهاى پليس، به اين افراد كه حدود دو هزار نفر بودند، هيچگونه اجازه تجمع داده نشد.»

اظهارات اين فرمانده پليس ايران در حالى بيان مى شود كه بر اساس گزارش هاى منابع دانشجويى و فيلم هاى منتشره از اعتراض هاى روز دانشجو، هزاران معترض و دانشجو در دانشگاه هاى تهران و همچنين شهرهاى تبريز، اصفهان، شيراز و مشهد دست به تظاهرات زده و با نيروهاى بسيجى و انتظامى درگير شدند.

پليس براى متفرق كردن دانشجويان و ساير معترضان اقدام به تيراندازى هوايى كرده و به سوى تظاهركنندگان گاز اشك آور پرتاب كرد.فرمانده نيروى انتظامى تهران بزرگ در رابطه با خسارت‌ هاى بر جاى مانده در روز «دانشجو»، گفته است كه «در اين روز ۱۷ نفر از نيروهاى پليس مصدوم شدند و ۱۹ مورد خسارت به اموال دولتى مانند تابلوهاى راهنمايى و رانندگى و سطل‌هاى زباله و خودپردازهاى بانك وارد شد.»

به گفته وى، «همچنين شيشه يك دستگاه اتوبوس نيز شكست و يك موتورسيكلت‌ نيروى انتظامى هم به آتش كشيده شد.»به رغم تهديدهاى نيروى انتظامى در هفته هاى اخير مبنى بر مقابله با هر گونه «تجمع غير قانونى» و هشدار به معترضان براى تظاهرات، روز ۱۶ آذر به صحنه اى ديگر براى بيان مخالفت هاى شش ماه گذشته با دولت محمود احمدى نژاد تبديل شد.

رهبران مخالفان در بيانيه هاى مختلفى گفته اند كه در انتخابات روز ۲۲ خرداد «تقلب هاى گسترده ای» صورت گرفته و دولت بر آمده از اين انتخابات را به رسميت نمى شناسند.

به گفته مخالفان، تظاهرات شش ماه گذشته حدود ۷۲ كشته بر جاى گذاشته است و مقام هاى قوه قضاييه نيز تاييد كرده اند كه در هفته هاى اول اعتراض ها، بيش از چهار هزار نفر بازداشت شدند.

radiofarda

درگیری دانشجویان وهواداران دولت در دانشگاه تهران


دبی – العربیه نت
یک روز پس از تظاهرات اعتراضی روز دانشجو امروز سه شنبه 8 – 12 – 2009 درگیری شدیدی بین دانشجویان معترض وهواداران دولت در دانشگاه تهران به وقوع پیوست.تصاویر منتشر شده بر روی شبکه اینترنت تجمع صدها تن از دانشجویان در داخل دانشکده فنی ومناطق اطراف را نشان می دهد که درجریان این تجمع مخالفان وطرفداران حاکمیت علیه یکدگیر شعار داده و سپس درگیری های پراکنده ای بین آنها به وجود آمد.

خبرگزاری های وابسته به محافظه کاران با اشاره به این درگیری ها از هواداران دولت با نام " دانشجویان انقلابی وولایی " یاد کرده اند اما منابع اصلاح طلبان تاکید می کنند بسیاری از این افراد دانشجو نیستند و درهجوم علیه دانشجویان از باتوم وگازاشک آوراستفاده کرده اند.

خبرگزاری فارس در این زمینه گفته است : " دانشجویان انقلابی و ولایی دانشگاه تهران كه حامیان موسوی را در مقابل دانشكده فنی این دانشگاه در محاصره خود گرفته بودند، نیمی از این افراد را به داخل دانشكده هدایت كردند.

"از سوی دیگر پایگاه خبری " موج سبز " که اعتراضات مخالفان را پوشش می دهد با اشاره به جو متشنج در دانشگاه تهران می گوید :" نیروهای لباس شخصی با هماهنگی حراست وارد این دانشگاه شدند.

"درهمین حال مسئولان دانشگاه تهران از بیم گسترش این درگیری ها کلاس های درس این دانشگاه را تعطیل کردند.

در این درگیری ها دانشجویان معترض دوربین یک تصویربردار را که به گفته آنان برای شناسایی مخالفان فیلمبرداری می کرد ، ضبط کردند.

خبرگزاری فارس اما می گوید " حامیان موسوی دوربین تصویربردار صدا وسیما را ربودند." معترضان وهواداران دولت در جریان این درگیری ها شعارهای تندی علیه یکدیگر سر دادند.

معترضان در شعارهای خود علیه آیت الله خامنه ای ، محمود احمدی نژاد و بسیج شعار سردادند و در مقابل هواداران دولت علیه موسوی و کروبی شعار دادند و از معترضان به عنوان وابستگان به بیگانگان و " مزدوران ماهواره ای " یاد کردند.

روز گذشته همزمان با روز دانشجو بسیاری از دانشگاههای عمده در ایران شاهد تظاهرات اعتراضی دانشجویان بود.معترضان از مدتها پیش برای شرکت در این تجمع ها برنامه ریزی کرده بودند و در برخی از مناطق تهران مردم نیز علیه حاکمیت تظاهرات کردند.

تجمع ها وتظاهرات 16 آذر به دنبال مداخله نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد و تعدادی از این معترضان نیز بازداشت شدند.

معترضان برگزار کنندگان انتخابات جنجال برانگیز اخیر ایران را به " تقلب وسازماندهی آراء " با هدف پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات متهم می کنند اما دولت و شورای نگهبان می گویند انتخابات سالمی را برگزار کرده اند.

با این حال درپی عدم تامین خواسته های نامزدهای معترض ، تظاهرات گسترده ای درمخالفت با عملکرد مسئولان برگزار شده است.

در پی هشدارآیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی از ادامه این تظاهرات نیروهای امنیتی با معترضان به شدت برخورد کرده و درجریان این برخوردها دهها تن کشته و زخمی شده اند.

این برخوردها باعث شده است معترضان در تجمع ها وتظاهرات بعدی علیه آقای خامنه ای و حامیان وی شعارهای تندی سر بدهند.