عبدالله حيدري
ابتداء اين روز مهم تاريخي را به تمام دانشجويان عزيز کشور تبريک عرض مي کنيم چه دانشجويان فعلي، چه سروراني که در گذشته دانشجو بوده اند و چه عزيزاني که در آينده دانشجو خواهند شد و از خداوند متعال و منان آرزو داريم که محبت علم و دانش را در قلب همه مان جاي دهد و ما را جزو کساني بگرداند که از علم و دانش در راه خدمت به انسانيت و ملت و کشور عزيزمان و در راه تعالي دانش و تمدن بشر بهره بگيريم.
اهل سنت که حداقل 20 در صد کل جمعيت کشور را تشکيل مي دهند، و تمام شهروندان ترکمن و اکثريت قاطع شهروندان کرد و بلوچ و بخش قابل ملاحظه اي از شهروندان فارس و عرب و ترک کشورمان افتخار پيروي از مذهب اهل سنت را دارند متأسفانه از لحاظ مذهبي وسياسي وفرهنگي و اجتماعي و اقتصادي حتي از اقليت هاي ديني کشور نيز با محروميت بيشتري روبرو هستند و تبعيض هايي که عليه اهل سنت اعمال مي شود به هيچ وجه قابل مقايسه با اقليت هاي ديني کشور نيست!(احتمالا بهائيان که يک فرقه انشعابي از شيعيان افراطي هستند فشار بيشتري تحمل مي کنند).
محروميت فرهنگي جامعه اهل سنت به گونه برنامه ريزي شده و ممتد از اول انقلاب تا کنون ادامه دارد اما به طور خلاصه دعدغه هاي قشر دانشجوي اهل سنت را بر مي شمريم.
به عنوان مقدمه بايد اضافه کنم که با وجود اينکه قانون اساسي کشور (با همه اجحافات و نواقصي که دارد) بخشي از حقوق اهل سنت را پذيرفته است که بر اساس آن مي بايست اهل سنت از حقوق سياسي و مذهبي و فرهنگي مساوي و يکنواختي با ساير شهروندان عزيز برخوردار مي بودند اما متأسفانه چنين نيست بلکه مشکلات عموم اهل سنت و از جمله مشکلات قشر تحصيل کرده و فرهنگي و دانشجو همواره روبه افزايش است و هر روز به کميت و کيفيت اين مشکلات افزوده مي شود. خلاصه آنرا بر مي شماريم:
1- از اولين کلاس ابتدايي تا آخرين مراحل دانشگاه يک محصل و دانشجوي اهل سنت احساس مي کند محيط درس و کلاس با او به عنوان يک بيگانه برخورد مي کند از معلم و فراش گرفته تا مدير مدرسه و بازرس و راهنما وغيره يک تبعيض آشکار اجتماعي که ناشي از آموزشهاي غلط محيط خانواده و کلاس و مدرسه و جو عمومي کشور است کاملا مشهود است.
2- از اولين مرحله تا آخرين مراحل تحصيلي فرزند اهل سنت با آرامش و اطمينان نمي تواند در محيط تحصيل مطابق عقيده و مذهب فقهي خودش نماز بخواند اگر چه رسما ممنوع نيست اما جو حاکم و دخالت هاي افراد متعصب رسمي و غير رسمي کاملا آنها را زير فشار قرار مي دهد.
3- در تمام دوران تحصيل جو عمومي تمام مراکز تحصيلي و دانشگاهي بر عليه اهل سنت است لذا علاوه بر اينک معلمان و اساتيد سرکلاس گزافه گويي مي کنند و عليه اهل سنت و عقايد حقه آنان دروغ و تهمت جعل مي کنند بسياري از افراطيهاي متعصب نيز خود را مبصر و رئيس هر دانسجوي اهل سنت مي دانند وهمواره به مناسبت و بدون مناسبت عليه اهل سنت جو سازي مي کنند و با تحقير و تبعيض سعي در منحرف کردن و به تعبير خودشان به استبصار کشاندن دانشجويان اهل سنت دارند.
4- برنامه درسي و کتابهاي رسمي در تمام مراحل کاملا بر خلاف معتقدات اهل سنت است و به هيچ عنوان نويسندگان اين کتابها عقايد اهل سنت را نه تنها مراعات نکرده که علنا به آن تاخته اند بخصوص در کتابهاي ديني و تاريخ علنا عليه اهل سنت و مقدسات آنان جبهه گيري کرده اند و عواطف و احساسات اهل سنت را به شدت پايمال نموده اند.
5- تقريبا در تمام مراحل بويژه مرحله ورود به دانشگاه تبعيض و گزينش آشکار است. علاوه بر اينکه خود پرسشهاي کنکور به امتحانات حوزه علميه قم شباهت آشکار دارد اگر دانشجوي اهل سنت با مدارا از فيلتر کنکور عبور کند بازهم ممکن است در فيلترهاي مختلف ديگر مانند بسيج و کميته و بهزيستي و بخصوص مصاحبه هاي حضوري که غالبا توسط يک هيئت روحاني شيعه برگزار مي شود و شباهت زيادي به به يک بازجويي جنايي دارد رد شود زيرا در اين مصاحبه علنا مي پرسند مذهبت چيست شيعه هستي يا سني؟ بسياري هم مي پرسند مسلماني يا سني؟! حتي اگر از اين مرحله هم بگذرد باز فيلتر حراست دانشگاه شمشير مسلطي برگردن هر دانشجوي سني است.
6- لذا امروز از چهار ميليون دانشجوي کشور که به تناسب آمار اهل سنت مي بايستي حداقل 20 درصد آن يعني حدود 800 هزار اهل سنت باشند با اينکه آمار دقيقي در دست نيست تصور نمي شود که حتي يک چهارم اين عدد هم وجود داشته باشد! اين تعدادي هم که توانسته اند به دانشگاه راه پيدا کنند بيشتر در دانشگاههاي آزاد هستند که غالبا به جهت پولي بودن که يک هزينه سنگين چند ميليون توماني بر خانواده فقير اهل سنت تحميل مي کند فيلتر کمتري اعمال ميشود و شانس کاريابي نيز تقريبا نزديک به صفر است! اينهمه ظلم و ستم و بي عدالتي را به کجا بايد شکايت کرد. کدام نهاد است که به اين دردهاي جامعه و دانشجويان اهل سنت توجه و رسيدگي کند؟!.
7- دانشجويان اهل سنت نيز که خود را بخش لا ينفکي از جامعه دانشجويي کشور مي داند از داشتن هرگونه تشکل سياسي و فرهنگي و حتي يک خبرنامه داخلي محروم است آيا مي توان انتظار داشت که تا 16 آذر 89 حد اقل يک ماهنامه دانشجويي و يک خبرنامه داخلي سرتاسري داشته باشند که بتوانند از اخبار يکديگر آگاه شوند؟!.
8- آيا مي توان انتظار داشت که گزينه مذهب و فيلترهاي تبعيض آميز ديگر را از مصاحبه حضوري دانشگاه حذف کنند تا هر دانشجوي شهروند به صرف نظر از اينکه چه دين و مذهبي دارد بدون دغدغه بتواند وارد دانشگاه شود.
9- آيا مي توان انتظار داشت که فشار هاي شيعه گري و سني زدايي و تبليغات گسترده مذهبي از دوش جامعه و دانشجويان اهل سنت برداشته و از برنامه دانشگاها و ساير مراکز آموزش حذف شود؟
10- آيا مي توان انتظار داشت که کار شکني ها و حوصله شکني ها و موانع مختلف از سر راه دانشجويان اهل سنت بويژه در مراحل کارشناسي ارشد و دکترا برداشته شود تا هر دانشجوي اهل سنت براحتي بتواند به سطوح عالي آموزشي راه پيدا کند؟!
11- آيا مي توان انتظار داشت که دانشجويان نخبه اهل سنت که در کنکور و مسابقات بين المللي و بورصيه هاي تحصيلي خارج امتياز مي آورند و با نمره عالي در صدر جدول قرار مي گيرند روحيه و عاطفه و احساسات و آينده شان با خنجر تعصب و تبعيض به خاک و خون کشيده نشود؟!
12- آيا مي توان انتظار داشت که دانشجويان اهل سنت پس از فارغ التحصيلي به عنوان شهروندان عادي از فرصت هاي شغلي موجود کشور بدون تبعيض و گزينش استفاده کنند؟!.
به اميد آن روز که عدالت اسلامي و نه مهروزي دروغين بر جامعه ايران و جهان حاکم باشد.
ابتداء اين روز مهم تاريخي را به تمام دانشجويان عزيز کشور تبريک عرض مي کنيم چه دانشجويان فعلي، چه سروراني که در گذشته دانشجو بوده اند و چه عزيزاني که در آينده دانشجو خواهند شد و از خداوند متعال و منان آرزو داريم که محبت علم و دانش را در قلب همه مان جاي دهد و ما را جزو کساني بگرداند که از علم و دانش در راه خدمت به انسانيت و ملت و کشور عزيزمان و در راه تعالي دانش و تمدن بشر بهره بگيريم.
اهل سنت که حداقل 20 در صد کل جمعيت کشور را تشکيل مي دهند، و تمام شهروندان ترکمن و اکثريت قاطع شهروندان کرد و بلوچ و بخش قابل ملاحظه اي از شهروندان فارس و عرب و ترک کشورمان افتخار پيروي از مذهب اهل سنت را دارند متأسفانه از لحاظ مذهبي وسياسي وفرهنگي و اجتماعي و اقتصادي حتي از اقليت هاي ديني کشور نيز با محروميت بيشتري روبرو هستند و تبعيض هايي که عليه اهل سنت اعمال مي شود به هيچ وجه قابل مقايسه با اقليت هاي ديني کشور نيست!(احتمالا بهائيان که يک فرقه انشعابي از شيعيان افراطي هستند فشار بيشتري تحمل مي کنند).
محروميت فرهنگي جامعه اهل سنت به گونه برنامه ريزي شده و ممتد از اول انقلاب تا کنون ادامه دارد اما به طور خلاصه دعدغه هاي قشر دانشجوي اهل سنت را بر مي شمريم.
به عنوان مقدمه بايد اضافه کنم که با وجود اينکه قانون اساسي کشور (با همه اجحافات و نواقصي که دارد) بخشي از حقوق اهل سنت را پذيرفته است که بر اساس آن مي بايست اهل سنت از حقوق سياسي و مذهبي و فرهنگي مساوي و يکنواختي با ساير شهروندان عزيز برخوردار مي بودند اما متأسفانه چنين نيست بلکه مشکلات عموم اهل سنت و از جمله مشکلات قشر تحصيل کرده و فرهنگي و دانشجو همواره روبه افزايش است و هر روز به کميت و کيفيت اين مشکلات افزوده مي شود. خلاصه آنرا بر مي شماريم:
1- از اولين کلاس ابتدايي تا آخرين مراحل دانشگاه يک محصل و دانشجوي اهل سنت احساس مي کند محيط درس و کلاس با او به عنوان يک بيگانه برخورد مي کند از معلم و فراش گرفته تا مدير مدرسه و بازرس و راهنما وغيره يک تبعيض آشکار اجتماعي که ناشي از آموزشهاي غلط محيط خانواده و کلاس و مدرسه و جو عمومي کشور است کاملا مشهود است.
2- از اولين مرحله تا آخرين مراحل تحصيلي فرزند اهل سنت با آرامش و اطمينان نمي تواند در محيط تحصيل مطابق عقيده و مذهب فقهي خودش نماز بخواند اگر چه رسما ممنوع نيست اما جو حاکم و دخالت هاي افراد متعصب رسمي و غير رسمي کاملا آنها را زير فشار قرار مي دهد.
3- در تمام دوران تحصيل جو عمومي تمام مراکز تحصيلي و دانشگاهي بر عليه اهل سنت است لذا علاوه بر اينک معلمان و اساتيد سرکلاس گزافه گويي مي کنند و عليه اهل سنت و عقايد حقه آنان دروغ و تهمت جعل مي کنند بسياري از افراطيهاي متعصب نيز خود را مبصر و رئيس هر دانسجوي اهل سنت مي دانند وهمواره به مناسبت و بدون مناسبت عليه اهل سنت جو سازي مي کنند و با تحقير و تبعيض سعي در منحرف کردن و به تعبير خودشان به استبصار کشاندن دانشجويان اهل سنت دارند.
4- برنامه درسي و کتابهاي رسمي در تمام مراحل کاملا بر خلاف معتقدات اهل سنت است و به هيچ عنوان نويسندگان اين کتابها عقايد اهل سنت را نه تنها مراعات نکرده که علنا به آن تاخته اند بخصوص در کتابهاي ديني و تاريخ علنا عليه اهل سنت و مقدسات آنان جبهه گيري کرده اند و عواطف و احساسات اهل سنت را به شدت پايمال نموده اند.
5- تقريبا در تمام مراحل بويژه مرحله ورود به دانشگاه تبعيض و گزينش آشکار است. علاوه بر اينکه خود پرسشهاي کنکور به امتحانات حوزه علميه قم شباهت آشکار دارد اگر دانشجوي اهل سنت با مدارا از فيلتر کنکور عبور کند بازهم ممکن است در فيلترهاي مختلف ديگر مانند بسيج و کميته و بهزيستي و بخصوص مصاحبه هاي حضوري که غالبا توسط يک هيئت روحاني شيعه برگزار مي شود و شباهت زيادي به به يک بازجويي جنايي دارد رد شود زيرا در اين مصاحبه علنا مي پرسند مذهبت چيست شيعه هستي يا سني؟ بسياري هم مي پرسند مسلماني يا سني؟! حتي اگر از اين مرحله هم بگذرد باز فيلتر حراست دانشگاه شمشير مسلطي برگردن هر دانشجوي سني است.
6- لذا امروز از چهار ميليون دانشجوي کشور که به تناسب آمار اهل سنت مي بايستي حداقل 20 درصد آن يعني حدود 800 هزار اهل سنت باشند با اينکه آمار دقيقي در دست نيست تصور نمي شود که حتي يک چهارم اين عدد هم وجود داشته باشد! اين تعدادي هم که توانسته اند به دانشگاه راه پيدا کنند بيشتر در دانشگاههاي آزاد هستند که غالبا به جهت پولي بودن که يک هزينه سنگين چند ميليون توماني بر خانواده فقير اهل سنت تحميل مي کند فيلتر کمتري اعمال ميشود و شانس کاريابي نيز تقريبا نزديک به صفر است! اينهمه ظلم و ستم و بي عدالتي را به کجا بايد شکايت کرد. کدام نهاد است که به اين دردهاي جامعه و دانشجويان اهل سنت توجه و رسيدگي کند؟!.
7- دانشجويان اهل سنت نيز که خود را بخش لا ينفکي از جامعه دانشجويي کشور مي داند از داشتن هرگونه تشکل سياسي و فرهنگي و حتي يک خبرنامه داخلي محروم است آيا مي توان انتظار داشت که تا 16 آذر 89 حد اقل يک ماهنامه دانشجويي و يک خبرنامه داخلي سرتاسري داشته باشند که بتوانند از اخبار يکديگر آگاه شوند؟!.
8- آيا مي توان انتظار داشت که گزينه مذهب و فيلترهاي تبعيض آميز ديگر را از مصاحبه حضوري دانشگاه حذف کنند تا هر دانشجوي شهروند به صرف نظر از اينکه چه دين و مذهبي دارد بدون دغدغه بتواند وارد دانشگاه شود.
9- آيا مي توان انتظار داشت که فشار هاي شيعه گري و سني زدايي و تبليغات گسترده مذهبي از دوش جامعه و دانشجويان اهل سنت برداشته و از برنامه دانشگاها و ساير مراکز آموزش حذف شود؟
10- آيا مي توان انتظار داشت که کار شکني ها و حوصله شکني ها و موانع مختلف از سر راه دانشجويان اهل سنت بويژه در مراحل کارشناسي ارشد و دکترا برداشته شود تا هر دانشجوي اهل سنت براحتي بتواند به سطوح عالي آموزشي راه پيدا کند؟!
11- آيا مي توان انتظار داشت که دانشجويان نخبه اهل سنت که در کنکور و مسابقات بين المللي و بورصيه هاي تحصيلي خارج امتياز مي آورند و با نمره عالي در صدر جدول قرار مي گيرند روحيه و عاطفه و احساسات و آينده شان با خنجر تعصب و تبعيض به خاک و خون کشيده نشود؟!
12- آيا مي توان انتظار داشت که دانشجويان اهل سنت پس از فارغ التحصيلي به عنوان شهروندان عادي از فرصت هاي شغلي موجود کشور بدون تبعيض و گزينش استفاده کنند؟!.
به اميد آن روز که عدالت اسلامي و نه مهروزي دروغين بر جامعه ايران و جهان حاکم باشد.
سنی نیوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر