۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

بازتاب گسترده نامه رهبر جنبش به پادشاه عرستان سعودي در روزنامه هاي و سايت هاي عربي




اتهم طهران بهدم مساجدهم وتمزيق مصاحفهم مطالبا المملكة بالتدخل

جماعة جند الله الإيرانية تناشد العاهل السعودي إنقاذ أهل السنة من نجاد


وجه زعيم جماعة جند الله السنية الإيرانية المعارضة، عبدالمالك ريجي، مناشدة إلى خادم الحرمين الشريفين الملك عبدالله بن عبدالعزيز، ليعتني بقضية أهل السنة في إيران، مشيرا إلى ما يتعرضون لأبشع أنواع الاضطهاد، والتعدي على حقوقهم الإنسانية والدينية.
وقال ريجي في رسالته إلى الملك عبدالله "قبل ثلاثين عاما لم يكن يوجد في أي نقطة من العالم الإسلامي، شيء يسمى حرب الشيعة والسنة، فهذه الفتن كلها من اختراعات نظام طهران، والشعب البلوشي المسلم، وأهل السنة في إيران، هم جزء من ضحايا هذه السياسة اللئيمة، التي يمارسها حكام إيران".


سايتهايي كه نامه امير عبدالمالك را نشر كردند:
l

نامه رهبر جنبش مقاومت به پادشاه عربستان در روزنامه هاي عربي



عبدالمالك ريجي: القوات الإيرانية مزقت «القرآن» وألقته في «المجاري»
«جندالله» تستغيث بخادم الحرمين: سُنة إيران يتعرضون للاضطهاد
كتب أحمد زكريا: ناشد زعيم جماعة جند الله السنية الايرانية المعارضة عبدالمالك ريجي خادم الحرمين الشريفين الملك عبدالله بن عبدالعزيز ان يعتني بقضية اهل السنة في ايران مشيرا الى ان السنة في ايران يتعرضون الى ابشع انواع الاضطهاد والتعدي على حقوقهم الانسانية والدينية.

وخاطب ريجي الملك عبدالله في رسالة حصلت «الوطن» على نسخة منها قائلا: «قبل ثلاثين عاما لم يكن يوجد في اي نقطة من العالم الاسلامي شيء يسمى حرب الشيعة والسنة، فهذه الفتن كلها من اختراعات نظام طهران، والشعب البلوشي المسلم واهل السنة في ايران هم جزء من ضحايا هذه السياسة اللئيمة التي يمارسها حكام ايران».

وتابع: «جرائم طهران خلال العامين الماضيين تجاوزت اعدام أكثر من ألفي شاب من ابناء اهل السنة، وذلك بحجج واهية ودون ان يتمكنوا من الحصول على محاكمات عادلة وهو الأمر الذي لم يحدث له مثيل حتى في فلسطين المحتلة».


وذكر ريجي ان النظام الايراني قام بهدم مساجد عديدة لاهل السنة في مدن مشهد وشيراز وصالح آباد وسرباز، وتم تسويتها بالارض فضلا عن هدم مدارس دينية عديدة مشددا على ان القوات الايرانية قامت بتمزيق القرآن الكريم والقائه في المجاري، وهو ما تم تصويره لاثبات الوقائع المؤلمة.

وافاد ريجي ان عددا من علماء اهل السنة في ايران قد تعرضوا للاغتيالات بأبشع الطرق موضحا انه في العام الماضي تم اعدام اربعة علماء من كبار علماء السنة وهم الشيخ محمد يوسف ملازهي والشيخ يوسف، والشيخ صلاح الدين، والشيخ خليل عبدالرحمن، وكان ذنبهم الدفاع عن عقيدتهم وعن صحابة النبي صلى الله عليه وسلم.


وشدد ريجي على ان نساء البلوش لم يسلمن من اعتداءات جلاوزة طهران معربا عن اسفه كون الدول العربية لم تقم ولو مرة واحدة بطرح ومناقشة موضوع اهل السنة في ايران حتى وان كان من باب الرد على التدخلات الايرانية او من باب مناصرة اخوانهم في الدين.


واوضح ريجي ان نظام طهران وبسياساته المتبعة اجبر الشعب البلوشي على حمل السلاح للدفاع عن نفسه ولجم السياسة الاجرامية التي تمارس ضده مشيرا الى انه لم يبق امام البلوش سوى الدفاع عن انفسهم.

وتابع ريجي في رسالته قائلا «اذا لم يعلن نظام طهران عن استعداده لاعطاء اهل السنة والشعب البلوشي حقوقهم فان هذه الحرب سوف تستمر».


واختتم الرسالة بقوله «اننا نطلب من جلالتكم بصفتكم قائدا للأمة الاسلامية ان تعتنوا بقضية اهل السنة والشعب البلوشي في ايران، وننتظر من جلالتكم أن تقوموا بحث نظام طهران واقناعه بالاعتراف بحقوق اهل السنة والشعب البلوشي.


تاريخ النشر 18/11/2009


۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

اعـتـراض نماینده دولت ایران به حضور "ضد انقلاب" در کنفرانس دو روزه سازمان ملل



اعـتـراض نماینده دولت ایران به حضور "ضد انقلاب" در کنفرانس دو روزه سازمان ملل

عــبــدالـسـتـار دوشــوکـی

مـُــقــــد مـــه

نماینده دائمی دولت ایران در سازمان ملل (مـقـر ژنـو) صبح روز جمعه ٢٢ آبان در سخنرانی خود دردومین کنفرانس "حقوق اقلیت ها"یِ سازمان ملل از شورای حقوق ِ بشر سازمان ملل به دلیل دعوت از فعالان وابسته به مذاهب مختلف، اقوام و "ملیت های" ایرانی و از جمله سخنرانی بنده و دیگران در این مجمع شدیداً اعتراض نمود. دومین همایش اقلیت های قومی و مذهبی و زبانی سالانه شورای حقوق بشر ِ سازمان ملل در روزهای پنجشنبه ٢١ و جمعه ٢٢ آبان در مقر سازمان ملل در ژنو برگزار شد. موضوع اصلی این گردهمایی نسبتاً بزرگ "حق مشارکت سیاسی اقلیت های قومی و مذهبی و زبانی در تعیین سیاست کشور متبوع خویش" بود. علاوه بر مسئولین سازمان ملل و کارشناسان مسئله تبعیض، بیش از پانصد نماینده از سازمانها و گروههای وابسته به اقلیت های قومی، مذهبی و زبانی تحت تبعیض و همچنین فعالان حقوق بشر و نمایندگان اقلیت های تحت ستم مضاعف، مدافعان حقوق زنان به همراه نمایندگان دائمی بیش از هشتاد کشور جهان در سازمان ملل و حدود صد نهاد غیر دولتی شناخته شده و سازمان های بین المللی در این گردهمایی دو روزه در سالن مجمع عمومی سازمان ملل در ژنو شرکت کرده بودند. موضوعات محوری مورد بحث حاضرین در همایش عبارت بودند از: " تشخیص چالش ها و مشکلات عدیده ای که اقلیت ها و کشورها با آن روبرو هستند"؛ شناسایی و بازتولید روش ها و استراتژی های کارا و موثر در رابطه با رفع تبعیض و بسط مشارکت سیاسی"؛ "بررسی فرصت ها، اقدامات مبتکرانه و راه حل های موجود برای حل معضل تبعیض و اجحاف دوگانه بر علیه اقلیت های مذهبی و قومی و زبانی و همچنین زنان. نماینده ایران در مقر سازمان ملل در ژنو نیز در سخنرانی خویش همانند سال پیش جهانیان را به یادگیری و تبعیت از منش ضد تبعیضی و گستره "الگوهای مساوات و برابری انسانی و سیاست های موفقیت آمیز "عدالت پروری" و "الهی" رژیم جمهوری اسلامی ایران برای محو کامل هر نوع تبعیض و ستم در جهان، دعوت کرد.

زمــیــنــه تــــاریــخــی کــنــفــرانس

منشور جهانی حقوق افراد وابسته به ملیت های قومی و اقلیت های مذهبی و زبانی (Declaration on the Rights of Persons Belonging to National or Ethnic, Religious and Linguistic Minorities) هفده سال پیش توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. بر طبق ماده یک این منشور حکومت ها موظف هستند که نه تنها از موجودیت و هویت ملی، قومی، فرهنگی، مذهبی و زبانی اقلیت ها در کشور خود حمایت کرده بلکه مقید هستند تا شرایط لازم برای رشد و شکوفایی این گونه هویت ها را نیز فراهم کنند. طبق بند دو ماده یک منشور، حکومت ها موظف هستند برای پیشبرد اهداف ذکر شده قانونگزاری لازم را برای رفع تبعیض بکنند. مــاده دو صراحتا اعلام می دارد "این افراد در رابطه با مسائل فرهنگی، قومی، مذهبی و زبانی خود باید کــاملا آزاد باشند و دولت حق هیچگونه دخالت و یا تبعیض در این امور را ندارد. بند چهار مـاده دو منشور تصریح می کند که افراد وابسته به اقلیت ها حق احداث اتحادیه و سازمان های قومی (ملیتی)، زبانی و مذهبی را دارند. این حق تشکل و سازمان قومی و یا مذهبی و زبانی در ماده سه منشور نیز تاکید شده است. وانـگـهی بند پنج ِ ماده دو ِ مـنـشـور این حق را به افراد و ابسته به اقلیت های ذکر شده می دهد تا با افراد و گروههای "هم قوم"، همزبان ، هم مذهب و هم زبان در کشورهای دیگر و در فراسوی مرزهای شناخته شده بین المللی ارتباط و همیاری داشته باشند. در متن گزارش اولین همایش اقلیت های قومی و مذهبی و زبانی شورای حقوق بشر ِ سازمان ملل که سال پیش برگزار شد، موضوع اصلی بحث در مورد آموزش ودوگانگی در سیستم آموزشی و تبعیض بر علیه آموزش به زبان مادری بود. حق ذاتی و انکار ناپذیر آزادی آموزش به زبان مادری در بیانه ها و منشور های مختلفی بین المللی مورد تاکید قرار گرفته است. بر طبق قوانین متعدد بین المللی از جمله بند ٢٥معاهده بین المللی حقوق مدنی و سیاسی(International Covenant on Civil and Political Rights)، و بند ٢١ منشور جهانی حقوق بشر (Universal Declaration of Human Rights)، هر فردی، به طور مستقیم و یا از طریق نمایندگان خود ،حق دارد که در دولت و حکومت کشور خویش شرکت کند. بر طبق بند ١٦ مصوبه گردهمایی سال پیش که منطبق با قوانین بین المللی می باشد، تمام کشورهای عضو سازمان ملل موظف هستند تا از طریق سیاست های اعمالی مثبت ((Affermative Actions تمام قوانین، زمینه ها و شرایط تبعیض آمیز را بر طرف کنند.


بــرنــامــه و مــطــالــب مــطــرح شــده در جــلــســه

جلسه صبح روز پنجشنبه با سخنرانی رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل (UN Human Rights Council) آغاز شد. بعد از وی خانم گئی مکدوگال کارشناس ارشد سازمان ملل در امور اقلیت ها گزارشی ارائه نمود. سپس خانم باربرا لـــی نماینده کـنـگـره آمریکا و رئیس انجمن نمایندگان سیاه پوست کـنـگـره آمریکا، در جایگاه رئـیس کنفرانس در مورد تجربه مبارزه سیاه پوستان برای کسب حقوق مساوی در آمریــکـا به تفصیل سخن گفت. معاون کمیسر عالی حقوق بشر ِ سازمان ملل نیز در نطق خود به نکات مثبت و دست آورد های اولین کنفرانس که در دسامبر سال 2008 برگزار شده بود پرداخت. چند تن از نمایندگان سیاه پوست کنگره آمریکا و نمایندگان مجالس کشورهای مختلف جهان در مورد تجارب خود و چگونگی امکان بازتولید شیوه ها و روش های مفید تجربه شده در زمینه گسترش و افزایش مشارکت سیاسی و بهبود وضع اقلیت ها در کشورهای متعدد سخن گفتند. سخنرانی نماینده سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی در مورد اجحاف و ستم به اقلیت های مسلمان در کشورهای غیر مسلمان قابل توجه و تامل بود. نماینده دولت پاکستان که خود یک شیعه است، از حقوق اقلیت های مسلمان در کشورهای غیر مسلمان دفاع نمود، اما اشاره ای به حدود بیست تا سی درصد مسلمان سـُنـی مذهب در ایران نکرد. یکی از نمایندگان از یــمـن نیز خاطر نشان کرد "علیرغم تعداد نسبتاً کم اقلیت کوچک شیعه مذهب حوتی در یــمـن، بسیاری از شیعیان این کشور در مسندهای عالی رتبه کشوری و نظامی قرار دارند. بعنوان مثال علاوه بر مقامات متعدد، رئیس جمهور فعلی یــمـن نیز شیعه حوتی می باشد". این در حالی است که سـُنـی های ایران نمی توانند حتی در استان خود استاندار بشوند. بنده نیز در آغاز سخنرانی خود به این حقیقت تلخ اشاره کردم که بعنوان مثال بنده علیرغم اینکه ایرانی و مسلمان هستم، اما بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی از کاندیدا شدن برای مقام های عالی کشوری نظیر ریاست جمهوری محروم هستم، آنهم در کشوری که سنگ اسلام را به سینه می زند و خود را اُم القرای جهان اسلام می داند، اُم القرایی که در آن ســُنی ها حتی اجازه ساخت مسجد در تهران ندارند در حالیکه شیعیان حتی در روستاهای دوردست بلوچستان مسجد ویژه خود را دارند، اگـرچه در این روستا ها شیعه ای وجود ندارد، و این مساجد برای گاهاً برای استفاده موقتی توسط گشت های سـپاه و یا نیروهای انتظامی می باشد.. سپس با استناد به سخنان نماینده ایران در همین گردهمایی در سال پیش که گفته بود در ایران همه مذاهب آزاد و مساوی هستند و اجحافی وجود ندارد، به دورویی و عوامفریبی بعضی از کشورها و بخصوص ایران اشاره کردم و به مثابه شعر "بــِـبَـری مال ِ مسلمان و چو مالت بــِـبَـرند ؛ بانگ و فریاد برآری که ای وآی مسلمانی نیست"، و پرسیدم که "تـوبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند". سپس با اشاره به وجود مذاهب، اقوام و "ملیت های" مختلف در ایران ، برای حضار تشریح کردم که چگونه حکومت جذم اندیش و تامگرایی جمهوری اسلامی برتری مذهبی تشیع اثنی عشری ِ معتقد به ولایت فقیه و ستم مضاعف بر علیه اقوام و ملیت های ایرانی را قانونمند و نهادینه کرده است. آنگاه به تشریح برنامه، اصرار ومکانیسم دخالت "غیر قانونی" دولت برای تحت کنترل درآوردن مدارس مذهبی اهل سنت و مساجد در بلوچستان و دستگیری و زندانی کردن بسیاری از علمای بیگناه و طراز اول ســُنـی بلوچ پرداختم. بنده از سازمان ملل و بخصوص رئیس شواری حقوق بشر سازمان ملل (در سخنرانی و حضوراً) درخواست کردم تا دولت ایران را از اعمال فشار نابخردانه بر علیه بلوچ های ســُنـی ، زندانی کردن علمای بلوچ و تحت کنترل درآوردن مدارس آنان برحذر دارد. سخنرانی من با اعتراض شدید نمایندگان جمهوری اسلامی صورت گرفت.

خشم و اعتراض جمهوری اسلامی

در پایان روز اول کنفرانس به نماینده جمهوری اسلامی اجازه سخنرانی داده نشد، که این امر باعث خشم و اعتراض آنها شد. در اواخر جلسه نماینده دولت ایران با بالا بردن دست و سپس پلاکاردی که اسم ایران برروی آن نوشته شده بود، تلاشی نافرجام نمود تا به روند و نحوه اداره جلسه اعتراض کند. اما خانم باربرا لـی با بی تقاوتی از کنار این حرکت اعتراضی گذشت و ختم جلسه روز اول را اعلام نمود. بعد از اختتام جلسه ِ پنجشنبه، نمایندگان ایران مراتب اعتراض خود را به مسئولین کنفرانس اعلام نمودند. نماینده جمهوری اسلامی در دومین روز کنفرانس (جمعه ٢٢ آبان) اجازه سخنرانی یافت. وی علاوه بر اعتراض خود مبنی بر اینکه چرا به اصطلاح "ضد انقلاب تروریست و مطرود از جامعه" اجازه یافته بود که قبل از نماینده جمهوری اسلامی که یک عضو رسمی سازمان ملل است، در این کنفرانس سخنرانی کنند؛ تاکید کرد که در ایران هیچگونه ظلم و ستمی بر علیه اقوام و یا مذاهب وجود ندارد و مسئولین سازمان ملل نباید برای سم پاشی و "دروغپراکنی" بر علیه جمهوری اسلامی ایران به "ضد انقلاب" و "تروریست ها" پلاتفرم تبلیغاتی بدهد. البته از آنجایی که سخنرانی من یک روز قبل از سخنرانی نماینده دولت ایران بود. سخنرانی که در آن نماینده رژیم مخالفان حکومت را متهم به تروریسم نمود، لازم است که این نوشتار کوتاه مجددا تـــاکــــیــد کــنــم که من با خشونت در هر شکل آن و با تروریسم و اعدام و کشتار از هر نوع آن و تحت هر بهانه ای شدیداً مخالف بوده و هستم. علاوه بر بنده تعدادی از نمایندگان سازمان ها و گروه های وابسته به اقوام و "ملیتهای" ایرانی از جمله کــنگره ملیت های ایران فدرال و سازمان مردم بدون نماینده (UNPO) نیز در این کنفرانس دو روزه سخنرانی کردند و با شرح برخورد دوگانه جمهوری اسلامی در مورد مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و زبانی به تشریح مسائل و مصائب مردم بلوچ؛ ترک آذری، کـرد، عرب؛ ترکمن؛ بختیاری، زنان و اقلیت های مذهبی و غیره پرداختند. سخنرانی متین اما بـُرّای یک خانم جوان بلوچ به نام منیره سـُلیمانی در لباس زیـبای بلوچی، در رابطه با ستم دوگانه بر علیه مردم بلوچ و دیگر اقوام و "ملیتهای" ایرانی و سیستم فدرال در ایران، مورد تشویق فراوان صدها نماینده ِ حاضر در جلسه شد. یکی از سوالات مطح شده در کنفرانس این بود که چگونه می توان حکومتی را که هیچگونه وقعی به منشورهای سازمان ملل نمی گزارد و هیچگونه اعتباری برای قراردادهای بین المللی قائل نیست، متقاعد نمود تا مصوبات و یا پشنهادات این کنفرانس را در عمل ارج نهد؟

عــبــدالـسـتـار دوشــوکـی
شــنــبــه ٢٢ آبان ١٣٨٨
Doshoki@gmail.com

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

عبدالمالک ریگی برای پایان دادن به عملیات نظامی پیش شرط گذاشت


انفجار اتوبوس کارمندان سپاه در زاهدان یکی از عملیاتی است که " جندالله " سال گذشته برعهده گرفت



عبدالمالک ریگی رهبرگروه " جندالله " برای پایان دادن به عملیات نظامی این گروه درسیستان وبلوچستان پیش شرط گذاشت.

نجاح محمد علی گزارشگر العربیه امروز یکشنبه 15-11-2009 در گزارشی که از این تلوزیون پخش شد ، گفت : " ریگی خواستار برچیدن پایگاههای نظامی سپاه پاسدران ، آزاد کردن زندانیان سیاسی و ایجاد سیستم فدرالی برای اداره سیستان وبلوچستان شده است.

"جندالله ماه پیش مسئولیت یک انفجارانتحاری که در آن بیش از چهل تن از شرکت کنندگان در یک مراسم دولتی به همراه 15 نفر از فرماندهان سپاه کشته شده بودند ، برعهده گرفته است.
"درهمین حال محمد علی جعفری فرمانده سپاه عبدالله عراقی را که پیش از این فرمانده سپاه تهران بود به جانشینی نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه منصوب کرد.شوشتری ارشدترین فرمانده ای بود که در انفجارانتحاری سیستان وبلوچستان کشته شده بود.
عبدالله عراقی جانشین شوشتری طی ماههای گذشته نقش عمده ای در سرکوب اعتراض های مردمی به نتایج انتخابات گذشته داشت.
از سوی دیگرانتشار خبرخودکشی یک پزشک متهم به شکنجه زندانیان اصلاح طلب در تهران این گمان را به وجود آورده است که به دلیل بیم ازانتشار اطلاعاتی در مورد شکنجه زندانیان تصفیه شده است.
نوروز پایگاه رسمی جبهه مشارکت در این زمینه نوشت " رامین پوراندرجانی ، پزشکی که قرار بود به همراه تعدادی از مسئولان زندان کهریزک به اتهام تجاوز وشکنجه محاکمه شود ، پیش از محاکمه خودکشی کرده است."

علماي ما چقدر ساده هستند كه با يك لبخند راضي مي شوند


علماي ما چقدر ساده هستند كه با يك لبخند راضي مي شوند علماي ما چقدر ساده هستند كه با يك لبخند راضي مي شوند و از ته توي سياست بي خبرند و همين امر سبب شده كه دشمن ما هميشه با تحويل دادن يك لبخند و چند چيز جزپي ما را ساكت كند و خود را تضمين كند.الان حكايت استاد محترم ابوعمار از ديدار با احمدي نژاد را بخوانيد و قضاوت زود هنگام را ببينيد البته من به علماي كرام احترام قايل هستم اما پيامبر فرمودند المومن ينظر بفراسه الايمان و فرمودند لايلدغ المومن من جحر واحد مرتين


اين هم گزارش استاد ابوعمار


امشب ساعت هشت و نيم به ديدار رياست محترم جمهوري رفتيم با توجه به سخنان دوستان و مسئوليني كه قبلا ملاقات نموده بوديم ، به نتيجه خوب چندان خوشبين نبوديم. اما گويا در آخرين لحظات سفرمان خداوند نخواست با دلخوري برگرديم. رئيس جمهور با خوشرويي جمع علماي اهل سنت را پذيرفتند ابتدا مولانا و ديگر علما بطور مفصل سخن گفتند سپس دكتر سخناني بسيار زيبا و اميدبخش ايراد فرمودند طوري كه تمامي حاضرين اميدوار و خوشحال شدند. تلخي سخنان دوستان قبلي سبب شده بود شيريني سخنان دكتر بيشتر شود. همه مواردي كه علما نگراني داشتند رئيس جمهور نگراني علما را رفع نمودند. (مثلا فرمودند من با احضار و دستگیری علما مخالفم . من با آزادی و استقلال مدارس موافقم اما نظارت دولت باید باشد. من افرادی را برای بررسی موارد ذکر شده موظف می کنم. و...) دیدارمان جمعا یک و نیم ساعت طول کشید. اولين بار بود كه بنده ايشان را از نزديك مي ديدم دوستان بي انصاف زاهداني قبلا هيچگاه اجازه و دعوتمان نداده بودند تا ايشان را ببينيم. خلاصه آنكه همه علما (از استانهاي خراسان ، كردستان ، گلستان و سيستان و بلوچستان ) با دل خوشي و اميدواري بازگشتند.
خاطرات روزانه ابوعمار

نامه رهبر جنبش مقاومت به پادشاه عربستان سعودي

بسم الله الرحمن الرحيم

جلالة خادم الحرمين الشريفين الملك عبدالله بن عبد العزيز ملك المملكة العربية السعودية حفظه الله ورعاه
السلام عليكم والرحمة الله وبركاته
اسمحوا لي في البداية ان أعرب عن شكري وتقديري و دعاءي لكم بالصحة و التوفيق على ما تقدمونه من خدمات جليلة للعالم الإسلامي ‘ والإشادة بمواقفكم السياسية الحكيمة ودعمكم للحوار و التفاهم الحضاري بين الأمم .
جلالة الملك
بما ان شخصكم الكريم يعد اليوم قائدا للأمة الإسلامية وتحضون بمكانة عالية و محبوبية كبيرة في قلوب المسلمين فأنني أود ان الفت نظر عناية جلالتكم الكريمة الى زاوية و امة من أبناء العالم الإسلامي تتعرض الى الغفلة والنسيان ‘ وهذه الزاوية هي بلوشستان إيران و الإيرانيون السنة الذين يتعرضون الى أتعس الظروف وأبشع أنواع الاضطهاد و التعدي على حقوقهم الإنسانية والدينية ‘ فضلا عن تعرضهم الى الاهانة والتحقير والحرمان من الثروات الطبيعية التي تزخر بها مناطقهم ‘و فوق كل ذلك يقوم مجرمو نظام طهران بكل وقاحة باهانة عقيدة أهل السنة حيث يجري توجيه الاهانة لصاحبة النبي ( صلى الله عليه وسلم ) ‘ الذين يعد حبهم جزء من عقيدة أهل السنة ‘ من خلال التلفزيون و وسائل الإعلام الإيرانية الحكومية علانية .
ان جرائم حكام طهران خلال السنتين الماضيتين قد تجاوزت اعدام أكثر من ألفين شاب من أبناء أهل السنة وذلك بحجج واهية ودون ان يتمكنوا من الحصول على محاكمات عادلة وهو الأمر الذي لم يحدث مثيل له حتى في فلسطين المحتلة. لقد جرى هدم مساجد عديدة لأهل السنة في مدن مشهد وشيراز وصالح آباد و سرباز ‘ وسويت تلك المساجد بالأرض كما هدمت مدارس دينية عديدة و ان القرآن الكريم قد تم تمزيقه والقي في المجاري على يد القوات الإيرانية ولدينا الأفلام المصورة التي تثبت هذه الوقائع المؤلمة .كما ان الكثير من علماء أهل السنت قد تعرضوا للاغتيالات بأبشع الطرق وفي العام الماضي وحده جرى اعدام أربعة من كبار علما السنة وهم ‘ الشيخ محمد يوسف ملازهي ‘الشيخ يوسف ‘ الشيخ صلاح الدين و الشيخ خليل الرحمن ‘ كان كل ذنبهم الدفاع عن عقيدتهم وعن صحابة النبي . و حتى نساء البلوش لم يسلمن من اعتداءات جلاوزة حكام طهران‘ ولا توجد جريمة اكبر من ذلك .
ورغم ان هذا الأمر كان يتطلب تدخلا سريعا من قبل العالم الإسلامي و قائد الأمة الإسلامية ‘ و لو عبر الطرق الدبلوماسية على اقل تقدير لمتابعة هذه القضية و وقف الجرائم الواقعة على أهل السنة ‘ إلا ان ما يؤسف له هو عدم اتخاذ أي إجراء من هذا القبيل لحد الآن في حين ان النظام الإيراني يقوم بالتدخل في أدنى المسائل الخاصة بالشيعة الساكنين في الدولة الإسلامية . فقد قامت إيران مرات عديدة باتخاذ مواقف معلنة بشأن الشيعة في البحرين و باكستان و اليمن والعراق وبشأن الشيعة في المملكة العربية السعودية ( صانها الله )‘ وقد أصدرت وزارة الخارجية الإيرانية بيانات بهذا الخصوص إلا ان الدول العربية لم تقم و لا مرة واحدة ‘ حتى ولو من باب الرد على التدخلات الإيرانية أو من باب مناصرة إخوانهم بالدين ‘ بطرح ومناقشة موضوع أهل السنة في إيران .
جلالة الملك
لقد شهدت السنوات الأخيرة حراكا واسعا في مواجهة جرائم النظام الإيراني في بلوشستان وهدف هذا الحراك لم يكن هدف سوى الدفاع عن حقوق الشعب البلوشي المسلم و أهل السنة عامة إلا ان نظام طهران ومن خلال فبركاته الدعائية و التظليل الإعلامي حاول ومازال يحاول تشويه صورة حركة المقاومة البلوشستانية في أنظار العالم الإسلامي ‘ فتارة يتهم هذه الحركة بشن حرب طائفية وتارة أخرى يتهما بالارتباط بالإرهاب الدولي في حين ان حركة المقاومة لا تريد الحرب مع الشيعة و لا هي مرتبطة بالإرهاب الدولي في حين يعلم الجميع ان نظام طهران هو اكبر حامي للإرهاب في العالم وانه مشعل لنيران الفتن والخلافات الطائفية في العالم الإسلامي . فقبل ثلاثون عام لم يكن يوجد في أي نقطة من العالم الإسلامي شي باسم حرب الشيعة والسنة فهذه الفتن كلها من اختراعات نظام طهران وان الشعب البلوشي المسلم وأهل السنة في إيران هم جزء من ضحايا هذه السياسة اللئيمة التي يمارسها حكام إيران .
ان حركة المقاومة في بلوشستان كانت على الدوام تسعى الى التفاهم والحوار إلا ان نظام طهران و بسياساته المتبعة اجبر الشعب البلوشي على حمل السلاح للدفاع عن نفسه و لجم السياسة الإجرامية الممارسة ضده حيث لم يبقى أمامه خيار أخرى للدفاع عن نفسه غير ذلك وإذا لم يعلن نظام طهران عن استعداده لإعطاء أهل السنة والشعب البلوشي حقوقهم فان هذه الحرب سوف تستمر.
لذا فإننا نطلب من جلالتكم بصفتكم قائدا للأمة الإسلامية ان تعتنوا بقضية أهل السنة والشعب البلوشي في إيران ‘ ونأمل ان يكون هناك اهتمام خاص بهذا الأمر حيث ان الشعب البلوشي الذي يكن إليكم المودة والاحترام الكبيرين يرى فيكم القائد لهذه الأمة الإسلامية وينتظر من جلالتكم ان تقوموا بحث نظام طهران وإقناعه الاعتراف بحقوق أهل السنة والشعب البلوشي .
وختاما نكرر دعاءنا لكم بالصحة والسلامة و الموفقية

عبدالمالك ريگي
قائد حركة المقاومة الشعبية الإيرانية ( جندالله )

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

ریگی: دست از مبارزه مسلحانه برمی دارم اگر...!


سایت خبر آنلاین رژیم : سیاست - عبدالمالک ریگی با صدور بیانیه ای اعلام کرده حاضر است دست ازمبارزه مسلحانه بردارد.
صدای امریکا و برخی سایت ها از بیانیه ای با امضای ریگی خبر دادند که در آن ریگی مدعی شده پس از حمله انتهاری در منطقه پیشین (سرباز) که او آن را عملیات استشهادی گذاره، سازمان های بین المللی و حقوق بشری از گروهک او خواسته اند دست از خشونت برداشته و به فعالیت های مسالمت آمیز روی آورند «که بنده به عنوان رهبر مقاومت مسلحانه در بلوچستان با احترام به سازمان های بین الملی و حقوق بشری اعلام می دارم که با شرایطی حاضر هستم اسلحه را کنار بگذارم و مبارزان را دعوت به مبارزه مدنی نمایم». او 6 شرط تعیین کرده و مدعی شده در صورت عدم تحقق شرایط او « مقاومت مسلحانه امکان توقف ندارد و با شدت بیشتری از پیش به راهش ادامه خواهد داد».
به نظر می رسد او با شرایطی چون «برچیدن تمامی پایگاه های نظامی سپاه پاسداران از بلوچستان و آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی» خواهان نوعی خودمختاری برای منطقه سیستان و بلوچستان و عدم اعمال حاکمیت دولت بر این منطقه است، که هیچ دولتی مستقلی نمی تواند پذیرای آن باشد.

نامه هاي رهبر جنبش مقاومت به دبير كل سازمان ملل بان كي مون و باراك اوباما و رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه


To,
Mr Ban Ki-moon,
Secretary-General,
United Nations,
New York,
United States.

Subject: People Resistance Movement of Iran welcomes UN’s mediatory role

I am writing to you to let you know the situation under which the Balouch people are living in their motherland Balouchistan, Iran.

Since the first day of the Islamic revolution in Iran, the Balouch have been suffering from systematic discrimination in the hands of the Iranian theocratic regime. The regime has been exploiting their resources and destroying their sacred places besides suppressing them culturally. They are not allowed to read and write their mother language and their presence in decision making and administration apparatus is nil. Over 2,000 Balouch have been executed on baseless charges since 1979. To mention just one example, 13 Balouch youths were hanged to death on July 14, 2009.

The People Resistance Movement of Iran (PRMI) is fighting such a merciless enemy. It’s struggling for democracy and human rights in Iran. Its main political strategy is to work with other Iranian opposition groups (inside or outside) for restoring the citizenry rights of all Iranian religious and ethnic groups, including the Sunnites and the Balouch who are the main victims of Iran’s suppressive regime.

We are determined to stop the massacre of the Balouch people in the hands of the Iranian regime and we believe that self-defence is our basic right endorsed by universal human rights instruments, including the United Nations Conventions and Universal Declarations of Human Rights. Our long-term objective is to work for the establishment of a democratic Iran where all citizens, no matter to which ethnic group or religious sect they belong, enjoy justice and equal rights under a federal system and their right to self-determination is respected.

I assure you and the world community that my organization will abide by the international laws and human rights value as we ourselves are the victims of injustice.

I strongly request you as the head of United Nations -- the principal guardian of human rights values -- to raise this issue in the UNSC and suggest it to send a delegation to Balouchistan on a fact-finding mission so that acts of human rights violation by Iran are revealed to the international community. I also request you to use your personal and official weight to press the Iranian government to stop state terrorism against the Balouch. We are ready to lay down arms but only if the Iranian government provides guarantees to respect the rights of the Balouch people as mentioned in the Iranian constitution, In this regard, my organization will welcome your mediatory role.

Your efforts in this regard will help in establishing global security, peace and stability that are your organization’s primary goals.

Abdul Malik Regi
Leader of People Resistance Movement of Iran

Sunday 15 November 2009

...........................................................................................................................
To,
US President,
Barak Obama,
Washington DC,
United States.

Subject: The Balouch people need your government’s support

I am writing to you to let you know the situation under which the Balouch people are living in their motherland Balouchistan, Iran.

Since the first day of the Islamic revolution in Iran, the Balouch have been suffering from systematic discrimination in the hands of the Iranian theocratic regime. The regime has been exploiting their resources and destroying their sacred places besides suppressing them culturally. They are not allowed to read and write their mother language and their presence in decision making and administration apparatus is nil. Over 2,000 Balouch have been executed on baseless charges since 1979. To mention just one example, 13 Balouch youths were hanged to death on July 14, 2009.

The Iranian regime does not follow any rules or laws. It is sponsoring international terrorism from Pakistan and Afghanistan to Iran and Palestine. The world is clearly seeing how this regime is suppressing its own people who are demanding their rights. A significant number of top Iranian officials have been involved in terrorist acts in the world and are wanted in various countries.

The People Resistance Movement of Iran (PRMI) is fighting such a merciless enemy. It’s struggling for democracy and human rights in Iran. Its main political strategy is to work with other Iranian opposition groups (inside or outside) for restoring the citizenry rights of all Iranian religious and ethnic groups, including the Sunnites and the Balouch who are the main victims of Iran’s suppressive regime.

We are determined to stop the massacre of the Balouch people in the hands of the Iranian regime and we believe that self-defence is our basic right endorsed by universal human rights instruments, including the United Nations Conventions and Universal Declarations of Human Rights. Our long-term objective is to work for the establishment of a democratic Iran where all citizens, no matter to which ethnic group or religious sect they belong, enjoy justice and equal rights under a federal system and their right to self-determination is respected.

I strongly request you as the president of the United States, which is defending democratic and human-friendly values, to consider the Balouch issue while formulating your government’s foreign policy towards Iran. Though foreign policy is always based on national interests, I hope this time human rights values will also be considered by your foreign office.

Abdul Malik Regi
Leader of People Resistance Movement of Iran

Sunday 15 November 2009

..............................................................................................................................................
To,
Turkish Prime Minister,
Mr Recep Tayyeb Erdogan,
Ankara,
Turkey.


Subject: Support your fellow Balouch Muslims

I am writing to you to let you know the situation under which the Balouch people are living in their motherland Balouchistan, Iran.

Since the first day of the Islamic revolution in Iran, the Balouch have been suffering from systematic discrimination in the hands of the Iranian theocratic regime. The regime has been exploiting their resources and destroying their sacred places besides suppressing them culturally. They are not allowed to read and write their mother language and their presence in decision making and administration apparatus is nil. Over 2,000 Balouch have been executed on baseless charges since 1979. To mention just one example, 13 Balouch youths were hanged to death on July 14, 2009.

The People Resistance Movement of Iran (PRMI) is fighting such a merciless enemy. It’s struggling for democracy and human rights in Iran. Its main political strategy is to work with other Iranian opposition groups (inside or outside) for restoring the citizenry rights of all Iranian religious and ethnic groups, including the Sunnites and the Balouch who are the main victims of Iran’s suppressive regime.

We are determined to stop the massacre of the Balouch people in the hands of the Iranian regime and we believe that self-defence is our basic right endorsed by universal human rights instruments, including the United Nations Conventions and Universal Declarations of Human Rights. Our long-term objective is to work for the establishment of a democratic Iran where all citizens, no matter to which ethnic group or religious sect they belong, enjoy justice and equal rights under a federal system and their right to self-determination is respected.

I request you as the successor of Ottoman heritage to consider the Balouch issue while formulating your country’s foreign policy towards Iran because I believe this is your religious and moral obligation. The Baloch and Turkish people have enjoyed brotherly relations in the past. The Ottoman Empire was the first to recognize the independent status of Balochistan in the 17th century and it gave the title of Begler Beigi to the Balouch ruler, Noori Naseer Khan.

The Muslim world will remember your brave act at the Davos conference as well as your stand on the Chinese government’s assault on Oyghori Muslims. Your Balouch Muslim brothers expect the same stand by you on their issue. I hope that you will respond to your religious and moral call.

Abdul Malik Regi
Leader of People Resistance Movement of Iran
Sunday 15 November 2009