۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

فروپاشی انقلاب نزديک می شود


مايکل بينيون
يک شورش چه وقت به انقلاب تبديل می شود؟ در طول تاريخ، راهپيمائی ها، تظاهرات و شورش ها جمعيت را به خيابان ها کشانده و دولت ها را تهديد کرده اند. در اغلب کشورها، يک سرکوب سريع همراه با سازش های سياسی، معمولاً به مهار ناآرامی های مردمی منجر می شود. اما هنگاميکه خشونت، خشم و سرکوب شديد می شود و دولت ها کنترل خود را از دست می دهند، نقطه فروپاشی فرا می رسد و انقلاب آن سرزمين را دربر می گيرد. آيا ايران به نقطه فروپاشی رسيده است؟
انقلاب های کلاسيک که به تغيير روابط جهانی منجر شده اند، هنگامی رخ می دهند که سرکوب ديگر نمی تواند نقش يک مانع را ايفا کند. شورش دهقان های فرانسه پيش از انقلاب فرانسه و يا کارگران در روسيه تزاری، چندين سال به درازا کشيد. تنها زمانيکه تلاش برای پاسخگوئی به درخواست های آنها آغاز شد، انقلابيون شهامت طغيان پيدا کردند. ديکتاتوری فرانسه توان سرکوب را از دست داد و آنها را از صحنه روزگار حذف کرد. تزار هم عقب نشينی کرد و دولت الکساندر کرنسکی از اصلاحات گسترده سخن گفت و بلشويک ها به اين وسيله شانس خود را امتحان کردند. سازش های سياسی اغلب نشانه نزديک شدن انقلاب هستند.
در کشورهائی که يک دولتِ مورد تهديد، حجم سرکوب را دوبرابر می کند و نيروهای نظامی را برای شليک به سوی مردم و بازداشت آنها به خيابان می کشاند، ممکن است شورش متوقف شود. صدام حسين در سال 1991 و پس از شکست در جنگ خليج فارس با يک شورش همگانی در جنوب کشور روبرو شد، اما وقتی نيروهای گارد صدام به سرکوب شديد جمعيت شيعه دست زدند، شيعيان در زير وحشی گری های دولت، مغلوب شدند. صدام و رژيمش از آن شورش جان سالم به در بردند.
گاهی نيروهای خارجی نيز می توانند طغيان را سرکوب کنند. شورش های سال 1953 در آلمان شرقی و تظاهراتی که در برلين شرقی در برابر دولت اقماری کمونيست والتر اولبريخت به راه افتاد، سريعاً به کمک نيروهای اشغالگر اتحاد جماهير شوروی سرکوب شد. ناآرامی های مجارستان نيز در سال 1956 با تهاجم تانک های اتحاد جماهير روبرو شد. 12 سال بعد و همزمان با حمله تحت رهبری مسکو مطابق مفاد پيمان ورشو، بهار پراگ در چکسلواکی به زمستان تبديل شد.
در تمام اين موارد، هيچ امتيازی به مخالفان داده نشد و هيچ تلاشی برای سازش با آنان و يا دادن مشروعيت سياسی به آنها به عمل نيامد. اين اتفاقات، با موج انقلاب های به راه افتاده در اروپای شرقی در سال 1989 متفاوت بود. رهبران آلمان شرقی کمونيست برای سرکوب همراه زور، بر روی مسکو حساب می کردند، اما ميخائيل گورباچف از ادامه اين پشتيبانی خود داری کرد. پيام او به ساير اقمار اتحاديه جماهير اين بود که بايد از اصلاحات تحت رهبری وی پيروی کنند، در غير اينصورت به حال خود رها خواهند شد. اولين شکاف ها در آلمان شرقی تحت رهبری اريک هونکر، رئيس حزب کمونيست کشور، به وجود آمد. معترضان جسارت پيدا کردند و ارتش از گشودن آتش به سوی معترضان منع شد. جمعيت به سوی ديوار برلين هجوم برد و رژيم حاکم تنها با يک فشار ناچيز از هم فرو پاشيد.
نظير همين رويداد در مجارستان، چکسلواکی و بلغارستان رخ داد. قضيۀ رومانی متفاوت بود. هيچ سازشی رخ نداد و هيچ رهبر انقلابی در کار نبود. تنها در يک لحظۀ مبهوت کننده و اعتراض آميز، هنگاميکه نيکلای چائوشسکو از خود ضعف نشان داد، حتی فرمانبرداری نظاميان را نيز از دست داد. به محض آنکه رژيمی حمايت پليس و نيروهای نظامی را از دست می دهد، وقوع انقلاب اجتناب ناپذير می شود.
بر اساس گزارش های رسيده از ايران، عده ای از نظاميان اين کشور نيز از گشودن آتش به سوی تظاهرکنندگان خودداری کرده اند. در شرايط فعلی، آقای احمدی نژاد به پشتوانۀ شبه نظاميان بسيج، مجلس و سپاه پاسداران، مطمئن و دلگرم به نظر می رسد. او هيچ تلاشی برای کسب رضايت معترضان از طريق سازش و يا دادن هرگونه پاسخ احتمالی به تقاضا هايشان به خرج نداده است.
رژيم از اين نگران است که سرکوب مخالفان به نتيجه نرسد، با اين حال تندروها همچنان به کار خود ادامه خواهند داد. رابرت موگابه رئيس جمهور زيمباوه هم فکر می کرد «وفاداران» و نيروهای خشن او می توانند مخالفانش را مرعوب کنند، اما وقتی سربازهايش نيز نشان دادند که پول و غذا ندارند، وی مجبور به سازش شد و مورگان تسوانگياری را وارد دولت کرد. او فعلاً دوام آورده اما کشمکش در زيمباوه هنوز پايان نيافته است.
سرکوب و وحشی گری شديد و طولانی معمولاً می تواند وقوع انقلاب را برای مدت طولانی به تعويق بياندازد. رژيم استالينی در کره شمالی توانسته بيش از آنچه خارجی ها فکر می کردند و عليرغم از هم پاشيدگی اقتصادی و فقر غذائی، هنوز دوام بياورد.
رهبران ايران از امتياز سه نسل خودکامگی بهره مند نيستند. درواقع سابقه خود آنها در به راه انداختن يک انقلاب عليه شاه، خاطره زنده و يک مشوق برای ميليون ها ايرانی است که اين حادثه را تکرار کنند. ممکن است رسيدن به نقطه فروپاشی، زودتر از ناآرامی ها در جاهای ديگر دنيا فرا برسد.

منبع:
تايمز آنلاين- 29 دسامبر

هیچ نظری موجود نیست: