توماس برتلاین، کارشناس دویچه وله در امور پاکستان و هند، روابط سیاسی آنها، درگیری کشمیر و موضوع سلاحهای اتمی در آسیاست. بخش فارسی دویچه وله دربارهی اتهام ایران علیه پاکستان و حادثهی اخیر با او مصاحبه کرده است.
دویچه وله: آقای برتلاین، چه واکنشهایی در مطبوعات پاکستان نسبت به حملهی انتحاری به فرماندهان سپاه در سیستان و بلوچستان وجود داشته است؟
توماس برتلاین: گزارشهای مفصلی دربارهی این موضوع منتشر شدهاند. مطبوعات پاکستان ایرادها و اتهامهای ایران را مبنی بر استفادهی تروریستها از خاک این کشور منتشر کردهاند و انتقادهای مقامهای ایرانی را بازتاب دادهاند. همچنین گزارشهایی نیز دربارهی گفتههای آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان، دربارهی این انتقادها و ایرادها، و موضعگیری او منتشر شدهاند.
آیا پس از طرح انتقادهای ایران، سیاستمداران پاکستانی واکنش جدیدی به این انتقادها نشان دادهاند؟
رئيس جمهور پاکستان ایرادهای موجود را دربارهی دخالت کشورش در این عملیات انتحاری رد کرده و گفته است که کشورش در این روند دخالتی ندارد. او افزوده که پاکستان با حملههای اخیر ارتش خود به وزیرستان جنوبی ثابت کرده است که نمیخواهد خاک کشورش مأمن تروریستها باشد و از آن برای این کار استفاده شود.
ایران "مأموران پاکستانی" را متهم به همکاری با عاملان اصلی حملهی انتحاری اخیر کرده است. شما این ادعا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا شواهد عینیای برای چنین همکاریهایی در دست هست؟
مشکل اصلی اینجاست که چنین فعالیتهایی -در صورت واقعیت داشتن- در ردهی سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی انجام میشوند و همکاریهایی در این رده هستند. بنابراین نمیتوان به درستی دربارهی آنها داوری کرد. قصد دارم به نکتههای دیگری نیز در این زمینه اشاره کنم:
از یک سو، عجیب است که ایرادهای ایران دربارهی همکاری سازمان امنیت پاکستان با "جندالله" با این صراحت بیان میشوند. به نظر من درست به همین دلیل، این ایرادها غافلگیرکننده هستند؛ زیرا در حال حاضر روابط ایران و پاکستان در اصل نسبتاَ خوب هستند. اما هنگامی که چنین اتهامهای آشکاری مطرح میشوند، میتوان باور کرد که باید در پس ادعاها واقعیتی نهفته باشد.
از طرف دیگر، احتمال دخالت گستردهی پاکستان در جنبش مقاومت جندالله در بلوچستان و حمایت از آن بسیار کم است. پاکستان خود با مشکلات بزرگی در رابطه با شورشیان در بخش بلوچستان روبروست، بنابراین احتمال حمایت این کشور از جنبشهای ملیگرایی در منطقهی بلوچستان، هرچند که در خاک ایران باشد، قابل توجه نیست. گذشته از این، پاکستان به انتقال گاز و ساخت خط لولههایی با همکاری ایران علاقمند است. بنابراین پشتیبانی از چنین حملههای بزرگی به نیروهای ایرانی به نظر من قابل قبول نیست.
با توجه به درگیریهای اخیر پاکستان در وزیرستان جنوبی با تندروهای طالبان، دولت این کشور چه تدابیری میتواند برای جلوگیری از حملههایی از این دست به خاک ایران پیش بگیرد و چه امکاناتی در اختیار دارد؟ آیا احتمال درگیری نظامی پاکستان با جندالله وجود دارد؟
ایراد اصلی دولت ایران این است که سازمان امنیت پاکستان جندالله را پشتیبانی میکند و به شورشیان مکانی در خاک خود میدهد که با استفاده از آن بتوانند به عملیات نظامی دست بزنند. اگر پاکستان قدرت چنین حمایتی را دارد، بنابراین اختیار و امکان آن را نیز خواهد داشت که علیه جندالله وارد عمل شود.
پاکستانیها میتوانند این حمایت را در صورت وجود متوقف کنند. از دید من، چنین حمایتهایی در آن حد گسترده نیستند. در تمام منطقهی آسیای میانه و خاورمیانه چنین اتهامزنیها و ایرادهای متقابلی دربارهی دخالت کشورهای دیگر همیشه وجود داشته است. کشور پاکستان نیز به شیوهی معمول هند را متهم به خرابکاری در بخشهایی از استان بلوچستان و ایجاد ناآرامی میکند. هند نیز در درگیریهای کشمیر پاکستان را مقصر میداند.
ایران نیز کشورهای خارجی را به دخالت و توطئهچینی در امور خود متهم میکند. اما این نوع استدلال، نوعی راحتطلبی است که هنگام بروز مشکلات خارجی، و ظهور گروههای ناراضی داخلی، عاملی خارجی را مقصر امر بدانند. از نظر من انتقاد ایران به پاکستان را نیز باید از همین زاویه نگریست.
مصاحبهگر: پویا راستین
تحریریه: بابک بهمنش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر